معجزه در زمین چمن: تیمهایی که بازیکنان معمولی را به ابرستاره تبدیل کردند
در دنیای فوتبال، همیشه خرید ستارههای آماده و گرانقیمت راه نجات تیمها نیست. برخی از بزرگترین موفقیتهای تاریخ این ورزش، حاصل نبوغ مربیانی است که با چشمی تیزبین و سیستمی هوشمند، توانستهاند الماسهای نتراشیده و بازیکنان به ظاهر “ضعیف” یا “ناشناس” را به ستارههایی درخشان تبدیل کنند. این مربیان نه تنها بازیکن، که “بازیکنِ مناسبِ سیستم” خود را میسازند.
در این مقاله به بررسی چند مورد از برجستهترین این تیمها و مربیان میپردازیم.
۱. آرسنال آرسن ونگر (دوره Invincibles)
مربی: آرسن ونگر
بازیکنان کلیدی تبدیلشده:
-
تیهری آنری: خریداری شده از یوونتوس، جایی که به عنوان وینگر چپ بازی میکرد و عملکرد چندان درخشانی نداشت. ونگر او را به یک مهاجم کشنده و تمامعیار در مرکز تبدیل کرد که به یکی از بهترین گلزنان تاریخ لیگ برتر و نماد آرسنال بدل شد.
-
پاتریک ویرا: زمانی که از میلان خریداری شد، یک نوجوان گمنام بود. ونگر به او اعتماد کرد و ویرا به یکی از قدرتمندترین هافبکهای دفاعی تاریخ لیگ برتر تبدیل شد.
راز موفقیت: ونگر به جای تاکید صرف بر قدرت فیزیکی، بر سرعت، تکنیک، هوش فوتبالی و سازگاری کامل با سیستم هجومی و پاسکاری سریع خود ارزش قائل بود. او به بازیکنانش اعتماد کامل داشت و فضایی برای رشد آنان فراهم می کرد.
۲. لیورپول یورگن کلوپ
مربی: یورگن کلوپ
بازیکنان کلیدی تبدیلشده:
-
محمد صلاح: اگرچه در چلسی و فیورنتینا بازی کرده بود، اما هیچگاه آن ستاره بینالمللی نبود. کلوپ او را خرید و در سیستم پرسینگ و ضدحمله سنگین خود، به یک ماشین گلزنی تبدیل کرد که رکوردهای لیگ برتر را شکست.
-
سادیو مانه: از ساوتهمپتون با قیمتی نسبتاً مناسب خریداری شد. کلوپ توانست استعداد خام و سرعت فوقالعاده او را به ترکیبی مرگبار از گلزنی و ساخت گل تبدیل کند.
-
اندرو رابرتسون: خریداری شده از هال سیتی که در حال سقوط به چمپیونشیپ بود! کلوپ او را به یکی از بهترین فولبکهای چپ جهان تبدیل کرد.
راز موفقیت: سیستم Gegenpressing (پرس شدید پس از از دست دادن توپ) کلوپ نیازمند بازیکنانی با انرژی، اشتیاق و هوش تیمی بالا بود، نه لزوماً اسامی بزرگ. او بازیکنانی را یافت که برای این سیستم ساخته شده بودند و آنان را به اوج رساند.
۳. لسترسیتی کلودیو رانیری (فصل معجزهآسا)
مربی: کلودیو رانیری
بازیکنان کلیدی تبدیلشده:
-
جیمی واردی: پنج سال قبل از قهرمانی، هنوز در تیم نیمهحرفهای استاکبریج پارک استیلز بازی میکرد! تبدیل به گلزن برتر لیگ برتر و یکی از خطرناکترین مهاجمان ضدحمله در جهان شد.
-
نگیولو کانته: خریداری شده از باشگاه فرانسوی کان، بازیکنی گمنام و خجالتی. رانیری او را به موتوری بیوقفه در وسط زمین تبدیل کرد که بعدها به چلسی نقل مکان کرد و به ستاره ای جهانی بدل شد.
-
ریاض محرز: خریداری شده از باشگاه لاهاگ فرانسه با قیمتی ناچیز. در سیستم ضدحمله لستر به یک وینگر سریع، خلاق و گلزن تبدیل شد.
راز موفقیت: رانیری یک سیستم ساده اما فوقالعاده مؤثر را پیاده کرد: دفاع مستحکم، بازی سریع و مستقیم، و استفاده از سرعت وردی و محرز در ضدحمله. او به بازیکنانش باور داشت و روحیهای رفاقتی در تیم ایجاد کرد.
۴. منچسترسیتی پپ گواردیولا
مربی: پپ گواردیولا
بازیکنان کلیدی تبدیلشده:
-
ژوائین کانسیلو: در یوونتوس عملکرد متوسطی داشت و به عنوان یک مهره مازاد شناخته میشد. گواردیولا او را خرید و در نقش فولبک معکوس (Inverted Fullback) به یکی از خلاقترین بازیکنان خط میانی تیم تبدیل کرد.
-
رودری: اگرچه بازیکن ضعیفی نبود، اما تحت آموزش گواردیولا از یک هافبک دفاعی معمولی به یکی از باهوشترین و فنیترین “عدد ۶”های جهان تبدیل شد که نقش کلیدی در ساخت بازی ایفا میکند.
راز موفقیت: گواردیولا یک نابغه تکنیکی است. او بازیکنان با تکنیک خوب اما “گمشده” در سیستمهای دیگر را پیدا میکند و آنان را در نقشهای کاملاً تخصصی و نوآورانه در سیستم پیچیده خود قرار میدهد که تمام تواناییهای آنان را بهینهسازی میکند.
ویژگیهای مشترک این مربیان:
-
چشم تیزبین: توانایی دیدن پتانسیلی در بازیکن که دیگران نمیبینند.
-
سیستم مشخص: داشتن یک فلسفه بازی قوی که بازیکن برای آن سیستم “ساخته” میشود.
-
اعتماد به بازیکن: دادن اعتماد و زمان کافی به بازیکن برای انطباق و رشد.
-
توسعه فردی: کار کردن بر روی جنبههای خاصی از بازی بازیکن برای بهبود او.
-
ایجاد روحیه: ساختن یک خانواده منسجم که در آن بازیکنان برای هم بازی میکنند.
نتیجهگیری:
این داستانها ثابت میکنند که در فوتبال مدرن، “مربی” اغلب از “بازیکن” مهمتر است. یک مربی نابغه میتواند با یافتن مهرههای مناسب و قرار دادن آنان در جایگاه درست، یک تیم خوب را بدون نیاز به صرف هزینههای کلان، به یک قهرمان تبدیل کند. این همان هنر واقعی مربیگری است: خلق ستاره، نه خرید آن.