شادی کابیانی: وقتی سماجت شهرداری تهران برای ساخت مسجد و تغییر کاربری پارک قیطریه و منطقهای که نشانههایی از زیست سه هراز ساله در تهران را به همراه دارد با مداخله مردم و فعالان میراث فرهنگی متوقف ماند؛ مدیریت شهری فرمان خود را دوباره به منطقه ۱۲ تهران چرخاند و بار دیگر این منطقه را هدف گرفت. بافت تاریخی تهران در رفت و آمد مدیران مختلف، طرحهای تخریبی ومتفاوتی را به خود دیده است.
منطقه۱۲ و محلهای که به عنوان گلوگاه مرکزی و بافت تاریخی شهر تهران شناخته شده، پر از طاقچههایی است که روزی بخشی از یک خانه بودهاند و حالا بخشی از خیابان شدهاند. خانههایی که در طرحها و پروژههای مختلف چندین سال پیش تخریب و به حال خود رها شدهاند. شاید بتوان گفت حالا خانه خیابانخوابهایی شدند که در پناه طاقچهها و ستونهای باقی مانده این خانهها شب را به صبح میرسانند.
تصرف، تخریب و نوسازی منطقه ۱۲، عودلاجان و محلههای اطراف آن حالا پا را از شهرداری منطقه فراتر گذاشته است و «سازمان نوسازی تهران»، «اوقاف» و «تولیت امامزاده یحیی» در طرحی که هیچ تحقیق اجتماعی، اقتصادی و برآورد بودجه ای و میراثی برای آن نشد، قصد دارند در طرحی با نام «توسعه امام زاده یحیی»، صحن امامزاده را در سه فاز به وسعت ۳۸ هزار متر مربع توسعه دهند.
با توسعه صحن به این وسعت در فاز نخست، ۴۷ پلاک، در فاز دوم، ۳۰ پلاک و در فاز سوم ۶۲ پلاک تخریب می شوند.
وحید شهاب، مطالبهگر و فعال محلی میراث فرهنگی در گفت و گو با خبرآنلاین درباره اجرای این طرح و نامه ای که از سوی سازمان نوسازی ارائه شد، درباره تخریب پلاک ها و آسیب های اجتماعی طرح یاد شده میگوید: در زمان های مختلف و در تصدی افراد مختلف بر شهرداری منطقه۱۲ و تهران، طرح های مختلفی ارائه می شد. مثلا حدود۲۰ سال پیش در منطقه عودلاجان که سال ۸۴ به ثبت ملی رسید، طرحی با نام «خانه های خالی از سرنگ» به اجرا رسید که بر اساس این طرح، بسیاری از خانه ها که زندگی در آنها جریان داشت و شاید میان آنها پلاک ارزشمند هم بود، تخریب شد و هنوز با گذشت ۲۰ سال از عمر طرح، همچنان مسکوت مانده و فقط زمین های خالی و خانه های خراب که به جز نا زیبایی، ارمغان دیگری نداشت به چشم میخورد.
این طرح، محله زنده عودلاجان را به مکانی ترسناک تبدیل کرد. در منطقه سیروس نیز وضعیت مشابهی به چشم می آید. شرکتهایی برای تخریب خانهها به آنجا آمدند و معضلاتی برای ساکنان شهری ایجاد کردند. اکنون سالها از آن زمان میگذرد و هنوز شرایط به حالت اولیه بازنگشته است. این مشکلات همچنان پابرجاست و احیای بافتهای تاریخی به سختی انجام میشود.
یا اجرای طرح «انضباط اجتماعی» در اواسط دهه ۹۰ تخریب گستردهای در بافت و خانه ها انجام داد که همه آنها نیمه کاره رها شدند و تن عودلاجان را زخمی تر کردند.
او اضافه میکند: سال گذشته تولیت امامزاده یحیی تغییر کرد و با این تغییر، طرحی برای اجرا مطرح شد که پس از عید نوروز در رفت و آمدهای مختلف در زمزمه های آرام و بی صدایی اجرای این طرح به گوش رسید که پا از شهرداری منطقه ۲ فراتر رفته و سازمان سازمان نوسازی شهر تهران قصد دارد در طرحی، تنها بافت زنده و سکونت پذیر تهران را به نابودی بکشاند.
این طرح چیست؟
شهاب اضافه میکند: در نامه ارسالی، به صراحت اعلام شد در این طرح، صحن امامزاده ۳۸ هزار متر در سه فاز توسعه پیدا کند؛ فاز اول ۴۷ پلاک، ۱۵ هزار و۳۴ متر، فاز دو ۳۰ پلاک ۷ هزار و۷۵۸ متر و فاز سوم ۶۹ پلاک ۹ هزار و ۸۲۵ تملک، تخریب و نوسازی انجام شود.
این محله بخشی از محدوده بزرگ عودلاجان قدیم تهران است که از خیابان ناصرخسرو تا خیابان ری امتداد داشت. این بنا که به دفعات مرمت شده از آثار دورۀ استیلای مغول است. بنای امامزاده مرکب است از یک تالار هشت ضلعی که با گنبدی پوشش یافته و بر فراز آن بامی هرمی شکل قرار دارد و دارای دو تالار کوچک الحاقی است.
در حال حاضر، تولیت امامزاده توانست مجوز مرمت گنبد را از میراث فرهنگی بگیرد. اینکه از چه کارشناسان و با چه اصولی گنبد ثبت ملی شده و مرمت می شود جای سوال و مناقشه دارد. اما؛ در طرح مطرح شده که قصد دارند آن را از طریق کمیسیون ماده ۵ به اجرا برسانند -چرا که پیش از این در یک قالب دیگر به شهرداری منطقه ۱۲ ارائه شده بود که شهرداری آن را ملغی کرد- بیش از ۱۴۰ پلاک تخریب می شود که در تخریب این پلاک ها چند مدرسه فعال دخترانه و پسرانه و چندین بنای ارزشمند تخریب خواهد شد.
در محدوده این طرح، چند پلاک متعلق به طرح یعنی سازمان اوقاف وجود دارد، اما بیشتر پلاکها شخصی هستند که باید تملک شوند. در این محدوده به مدارس امام صادق، خور و حکیمیه اشاره، همچنین حدود ۱۰ پلاک اطراف برای تبدیل به پارکینگ در نظر گرفته شد.
علاوه بر این، قرار است فضای شبستان قدیمی تخریب و شبستان جدیدی ساخته شود. علاوه بر این، ساخت موزه شهدا نیز در برنامه قرار دارد.
او ادامه میدهد: بر اساس این طرح عنوان شده است که سازمان نوسازی، دفتر توسعه محلی در منطقه قرار داده و خود سازمان نوسازی در حال پیگیری طرح است. سازمان نوسازی عنوان کرد که در طرح قدیمی که در سال ۹۱ توسط یک شرکت خصوصی مطرح بود، فعالیت و این طرح را باز آفرینی کرده است.در خصوص کم و کیف این طرح، نحوه اجرای آن و سرنوشتش هنوز چیزی مشخص نیست. مساله دیگر این است که سازمان نوسازی می خواهد این طرح را خودش اجرا کند؛ چرا این طرح باید توسط خود سازمان نوسازی به عنوان مجری اجرا شود؟
سازمان نوسازی مطرح کرده است که قصد دارد طرح را در دو فاز به کمیسیون ماده ۵ برای اجرا ارایه دهد و در مرحله نخست «حدود طرح» مطرح است. وقتی به تصویب رسید ما به سازمان اوقاف شش ماه فرصت می دهیم که مابقی طرح را اجرا کند. این نخستین مشکل و ضعف این طرح است. اگر طرح توجیه دارد چه نیازی بود در دو مرحله اجرا شود و در یک مرحله مراحل اجرای طرح را عنوان کنید؟ این طرح پیوست اجتماعی و تاییدیه میراث فرهنگی ندارد و قطعا با این شبهات در ذهن جرقه هایی از وجوهات پنهانی می زند که نامشخص است و در طرح مواردی اضافه شود آسیب زننده تر باشد و ما آن را فعلا نمی دانیم.
فعال میراث فرهنگی عنوان میکند: در یکی از تبصره های این نامه و طرح آمده است شهرداری موظف است شش ماه تخریب و نوسازی را انجام ندهد و به آستان امامزاده یحیی ارجاع بدهد و آستان آنها را تملک کند و بعد از شش ماه ما اجازه تخریب و نوسازی با استناد به ضوابط بالا دستی می دهیم. این تبصره یعنی چه؟ اگر تخریب انجام شد و اوقاف نتوانست مابقی را تملک کند دوباره مباحث زمین های خالی و مشکلات اطراف آن به وجود می آید؟ اگر این طرح توجیه اقتصادی ندارد و ابهام در اجرا آن وجود دارد چرا مطرح شده است؟
محله امامزاده یحیی که در محدوده اجرای این طرح است؛ در گذشته جزو محله عودلاجان است. عودلاجان که زمانی محل اعیان نشین تهران قاجاری بود و شاهدش هم خانه میرزا آقا خان نوری ،خانه قوام الدوله، خانه میرعماد ثانی، خانه سرهنگ ایرج ،مدرسه معمار باشی ، حمام نواب و.. است و در۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در ثبت ملی قرار گرفته است و حدود آن در شمال خیابان امیرکبیر،خیابان ری در شرق و جنوب ۱۵ خرداد و ناصر خسرو در غرب قرار دارد و در پرونده ثبتی صراحتا کوچه ها و گذرها، باغ ها، عمارت ها، بازارچه ها ، دکان ها، مساجد، مدارس، میادین و …ثبت شده و حایز اهمیت است.
دقیقا طرح مذکور قرار است در دل این محدوده ثبتی اجرا شود که تاثیر مستقیمی در مرفولوژی و استخوان بندی محله دارد؛ اصلی که در مرمت بسیار مهم است به نام «یکپارچگی» و با اجرای این طرح یکپارچگی محله و اصالت آن مخدوش میشود. محله ای که در بافت تاریخی تهران تنها محله مسکونی است و دارای ساکنینی است که با این محله بسیار مانوس هستند. همین سکونت و جریان زندگی، زیبایی دارد که می توان آن را حفظ کرد و اگر ضعف هایی دارد آن را برطرف کرد و ارتقا داد و آن را تبدیل به فضای یکپارچه و اصیلی کرد که در آینده از آن استفاده گردشگری شود. نه اینکه؛ طرح توسعه ای ارائه شود که هیچ گونه ضوابط میراثی در آن رعایت و دیده نشده است.
مدیریت شهری به دنبال حل چه مشکلی؟
فعال گردشگری و میراث فرهنگی محلی با بیان پرسشی از سازمان نوسازی ادامه داد: به دنبال حل چه مشکلی از این منطقه و مردم آن هستند که اینقدر پیگیر اجرای این طرح اند؟
چه نیازی وجود داشت که چنین طرحی ارایه شود؟ آیا از سرنوشت دیگر طرح های این منطقه همچون «برازجان» خانه های خالی از سرنگ، طرح «سیروس» که برای باز آفرینی شهری بود و «نفر آباد» که گورستان باغ بود، خبر دارید؟ این طرح ها علاوه بر زمین خالی ورزشی آسیب های اجتماعی، ناامنی، بهداشت و مشکلات تردد به دنبال داشت و دارد. مردم محله که نزدیک به ۲۰ سال است با این مشکلات درگیر هستند و هیچ نهادی پاسخگوی مشکل آنها نبود. از طرف دیگر این زمین های خالی باعث تخریب خانه ها اطراف شده است همچون خانه امیر لشگر؛ اگر این طرح در آینده به اجرا درآید و جمعیت و شلوغی را در این منطقه افزایش دهد، آیا میتواند یک پروژه ملی یا فراملی باشد؟ در حالی که بافت متراکم شهری این منطقه اکنون با مشکلاتی نظیر ترافیک و معضلات دیگر مواجه است، ایجاد مشکلات جدید چه دلیلی دارد؟
دمیدن روح زندگی
کارشناسان باستانشناسی و تاریخ اما این نظر را ندارند و معتقدند با تزریق روح زندگی به این مناطق و بازسازیهای اصولی در بافت آنها میتوان تاریخ و هویت آنها را حفظ کرد.
به نظر کارشناسان تاریخ، تجاری شدن این مناطق باعث بروز آسیبهای زیادی در آنها شده است که میتوان با حذف کارگاههای تولیدی و مراکز تجاری این آسیبها را کمتر کرد، اما راه رفع این آسیبها تخریب مراکز تجمع افراد معضلدار نیست.
راه تبدیل کردن تهران به شهری ایدهآل، پاک کردن تاریخ آن نیست، عودلاجان یا هر محله دیگری که تخربیش با وجود دلایل علمی که توسط کارشناسان مطرح میشود، باعث از بین رفتن بخشی از تاریخ تهران میشود، اتفاق خوبی نیست، شاید بشود کمی هم به نظر کارشناسان امر که در این زمینه راهکارهایی ارایه میدهند توجه کرد و بولدوزر درمانی را در تهران متوقف کرد.