به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، سید موسی صدر از همان روزهای نخست طلبگی در قم زادگاهش، تا روزهایی که به تهران رفت و آمد داشت و آن موقع که به عراق و نجف اشرف رفت تا در ماهها و سالهایی که در لبنان از صور تا بیروت و بعلبک گذراند، نامش با یک مفهوم پیوند خورده است؛ «گفتگو».
بنابر روایت خبرگزاری مهر، ۳۰ بهمن ۱۳۵۳، حتی برای لبنانیها که یاد گرفتهاند چگونه مسیحی و مسلمان با هم تعامل و زندگی کنند، هم روز ویژه ای بود. سید موسی که در آن روز دیگر امام مردم لبنان بود، و امام موسی صدر خطاب میشد، پیش از ۳۰ بهمن نیز به کلیسا رفته بود.
امام موسی صدر در سخنرانی خود درباره شیوههای نوین تبلیغات دینی در تاریخ هفتم مهر ۱۳۴۴ در مؤسسه دارالتبلیغ اسلامی قم در خصوص این دیدارها، سخنرانیها و ملاقاتها گفته بود: «از بنده دعوت کردند در مؤسسهای در لبنان به نام «دیرالمخلص» سخنرانی کنم. دو تا مؤسسه در کنار هم هست: یکی متعلق به راهبان است و دیگری متعلق به راهبه ها. این طرف کشیش میپرورانند و حوزه علمیه آنهاست، آن طرف هم دختران تارک دنیا میپرورانند. در این مؤسسه از بنده دعوت کردند که صحبت بکنم. در راه که از صور بهسوی دیرالمخلص میرفتم، معاون مُطرانِ دیر، همسفرِ بنده بود. در راه به بنده گفت که این جوانها دنیا را ترک نموده و خودشان را از لذات دنیا محروم کردهاند. دنیا هم امروز خیلی فریبنده شده است. این است که اگر بتوانی اینها را در این جهاد و فداکاریشان تشویق و تقدیر کنی، کار خوبی است. گفتم خیلی خوب.بنده ساعتی در این مجلس صحبت کردم. خدا شاهد است این را که عرض میکنم نه برای خودنمایی است، بلکه برای این است که آقایان را دلخوش بکنم، که روش تبلیغاتی و حقایق علمیای که ما داریم، بسیار بسیار جلوتر، عمیقتر و مؤثرتر از حقایق علمیای است که دیگران دارند. در این صحبتی که کردم، بعد از مدتی، رئیس دیر به مدیر کل تبلیغات لبنان، که او هم مسیحی است، گفته بود: آن روحانیتی که سیّد موسی ظرف یک ساعت در محیط دیر ما پراکند، بیش از روحانیتی بود که در مدت شش سال ما به اینها دادهایم.امیدوارم که حمل بر خودنمایی نفرمایید.»
مسئلهای که امام موسی صدر از همان ابتدای دوران طلبگیاش در قم و دانشجوییاش در دانشگاه تهران و تعاملی که با روشنفکران، علما و… داشت رعایت میکرد، آداب گفتگو و امری حیاتی به نام «اعتماد و امانت داری» بود. همین سیره او موجب شد که روحانیون مسیحی اینقدر به او اعتماد داشته باشند که او را سخنران مجالس دینی و آئینی خود کنند، چرا که در طول سالها تعامل با سید موسی، دریافته بودند که او به تعالیم اسلام که از مسلمانان میخواهد با پیروان ادیان الهی بر سر مشترکات به گفتگو و تعامل بپردازند. «تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم»
همین امر بود که در سی امین روز از بهمن ماه ۱۳۵۳، امام موسی صدر در اقدامی بی سابقه، خطبههای عید موعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود.
امام موسی صدر از جانب کسانی یا توانایی او را نداشتند و یا رویکردش را موجب آن میدانستند که توجه از آنان به سویی دیگر کشیده شود، بسیار تحت فشار بود تا از این رویکرد تعاملی دست بردارد.
مرحوم حجت الاسلام خسروشاهی، امام صدر را یکی از پیشگامان بحث «تقریب بین مذاهب اسلامی» در روزگار ما میدانست که با عضویت در «مجمع البحوث الاسلامی» در قاهره و نیز با حضور فعال و مؤثر در تمامی کنفرانسهای اسلامی، در ایجاد تقریب و وحدت میان مسلمین فعالیت بسیاری داشت.
ایشان همچنین امام صدر را یکی از معماران و بلکه پیشتاز بحث «وحدت، تعایش و گفتگوی ادیان» میدانست، آن هم در روزگاری که رفتن به کلیسا و سخنرانی کردن زیر صلیب حضرت مسیح، بین روحانیون و علما یک اقدام ضدّ ارزش بود.
یکی از دوستان امام صدر در این باره نقل میکند: «مسائلی که پیرامون آن زیاد با آقای صدر بحث کردم، گفتگوی میان ادیان و رابطه اسلام و مسیحیت بود. از ایشان سوال میکردم که شما چرا به کلیسا میروید و برای مسیحیان سخنرانی میکنید؟ میگفتم که شما وقتی چنان مورد اتهام قرار گرفتهاید، که حتی گفته میشود با مسیحیها و کتائب هستید و شیعیان را رها کردهاید، چرا این رویه را ادامه میدهید؟ خوب یادم هست که ایشان دقیقاً این آیه را تلاوت میکردند: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضاً اربابا من دون الله». ایشان میگفتند: «ما شیعیان نه تنها به اهل سنت، که به مسیحیان نیز باید نزدیک شویم، تا بتوانیم اسلام را به عنوان دینی جهانی، انسانی، بشردوست، و نه جنگ طلب، به دنیا معرفی کنیم». ایشان میگفتند که آنچه تاکنون توسط مستشرقین در باره اسلام نوشته شده است، اگرچه تحقیقهای بسیار خوبی را هم شامل میشود، اما عمدتاً القاءکننده این معناست که اسلام دو مرحله دارد: مرحله ضعف اسلام و حضور پیامبر (ص) در مکه، که تبلیغات به شکل زیرزمینی انجام میگرفت؛ و مرحله قدرت اسلام و حضور پیامبر (ص) در مدینه، که وقتی قدرت را بدست گرفتند، با زور شمشیر دین را پیش بردند. آقای صدر میگفتند: «این ما هستیم که ما باید به مردم و دنیا نشان دهیم، که این سخن باطل است و اسلام اساساً دین خشونت نیست». ایشان میگفتند که اگر کلیسا از من دعوت کند و من نروم، چنین تعبیر خواهد شد که من با مسیحیت مخالف هستم؛ این در حالی است که خداوند متعال در قرآن تصریح کرده است که «لانفرق بین احد من رسله». آقای صدر میگفتند: «آنچه در زمان صدر اسلام در حضور نجاشی برای مسلمانها اتفاق افتاد، برای ما تجربه گرانبهایی است. همینکه مسلمانان بخشهایی از سوره مریم را تلاوت کردند، نجاشی چنان تحت تأثیر دین اسلام قرار گرفت، که آنان را پناه داد و اسباب نجات آنها فراهم آمد. چرا ما امروز از آن تجربه ارزنده استفاده نکنیم و آن شیوه تبلیغی را در پیش نگیریم؟ در حالیکه زیباترین حقایق پیرامون حضرت مریم و رسالت حضرت عیسی (ع) را اساساً قرآن مطرح کرده است و آنقدری که قرآن در وصف این بزرگواران مطلب دارد، خود آئین مسیحیت ندارد». ایشان میگفتند که چرا ما نباید لااقل این بخش از قرآن را به مسیحیان معرفی کنیم.»
امام موسی صدر در سخنرانی موعظه روزه میگوید: «برای انسان گرد آمدهایم، که ادیان از برای اوست، ادیان یکی بودند و هریک ظهور دیگری را بشارت میداد و دیگری را تصدیق میکرد. به این ادیان، خداوند مردم را از تاریکیها به سوی نور برکشید و آنان را از اختلافاتِ پراکَننده و تباهکنندۀ بسیار نجات داد و به ایشان پیمودن راه صلح و مسالمت آموخت.ادیان یکی بودند، زیرا در خدمتِ هدفی واحد بودند: دعوت به خدا و خدمت به انسان. و این دو نمودهای حقیقتی یگانهاند. و آنگاه که ادیان درصدد خدمت به خود برآمدند، تفاوت پیدا کردند. هریک از آنها چندان به خود توجه کرد که نزدیک بود هدفِ اصلی فراموش گردد. اختلافات شدت گرفت و رنج و محنت انسان فزونی یافت.»
امام موسی صدر سیمایی آرمانی و زیبا و بزرگوار از یک عالم دینی
میتوان قضاوت جرج جرداق به عنوان یک شخصیت فرهنگی و ادبی کم نظیر در تاریخ لبنان را در خصوص سلوک امام موسی صدر تأییدی بر موفقیت راه و سیره صدر دانست
جرج جرداق در پیام تبریک، انتخاب امام صدر به ریاست مجلس اعلای شیعیان مینویسد: «با خبر انتخاب امام موسی صدر به ریاست مجلس اعلای شیعیان لبنان غافلگیر نشدم. از شادی همه مردم لبنان از شیعیان گرفته تا مسیحیان و اهل سنت به یک اندازه، برای انتخاب این مرد بزرگ به این منصب بزرگ غافلگیر نشدم، زیرا امام موسی صدر سیمایی آرمانی و زیبا و بزرگوار از یک عالم دینی است؛ اخلاقی والا و دلی مهربان و سینهای گشاده به روی همه مردم دارد که برای عشق کامل و فراگیر گنجایش دارد؛ و عقلی روشنگر و چهرهای مطمئن دارد.سادهترین سخنی که میتوان درباره شخصیت امام موسی صدر گفت این است که اگر با او همنشین شوی و گرمای مهرورزی و مهربانی و خلق کریمش تو را در بر گیرد، احساس میکنیکه تشیع فقط صفت شیعیان نیست بلکه در درجه نخست از آنِ تو نیز هست. ادیان در حقیقتِ نهاییشان، همان اصول اخلاقی متعالیاند که همه در خدمت انساناند، از سرچشمه و مجرا گرفته تا مصب؛ و فقط کسانی میان آنها جدایی میافکنند که نتوانستهاند به بوستانهای روحانیتی که پیامبران بزرگ در آن و زیر ستارگان ابدی آن زیستهاند، راه یابند و حایلی در برابر وزش نسیم روح شدهاند و آن دین را ابزار سود یا جاهطلبی یا هر دو قرار دادهاند.»