به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، بنابر آنچه حوزه روایت میکند، یکی از مشکلاتی که برخی از خانواده های متدین و مذهبی با آن مواجه هستند، عدم پایبندی بعضی از فرزندان به فرایض دینی است و سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این پرسش است که چه عواملی میتواند باعث شود برخی از این نوجوانان به بیدینی روی آورده و نماز را ترک کنند؟ که در این راستا گفتوگویی را با حجت الاسلام محمد تقیان، کارشناس خانواده و نوجوان انجام دادیم که تقدیم شما مخاطبان فرهیخته خواهد شد.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، در ابتدا بفرمایید خانواده تا چه میزان در عدم پایبندی فرزندان به فرایض دینی نقش داشته و چطور میتوان فلسفه نماز را به فرزندان آموزش داد؟
بسم الله الرحمن الرحیم، یکی از مهمترین دلایل این پدیده، عدم شناخت کافی والدین مذهبی از نسل جدید است. جوانان امروز با نسل گذشته بسیار متفاوتاند. جهانبینی، اهداف، آرزوها، و حتی نحوهی تعریفِ موفقیت و آیندهی آنها با نسلهای قبل تفاوت فاحشی دارد.
والدین اغلب با نگاهی سنتی و با انتظارات و توقعاتی که منطبق با واقعیتِ نسلِ امروز نیست، به فرزندان خود نگاه میکنند و همین مسئله، باعث بروزِ درگیری و فاصله میشود.
بسیاری از جوانان، الگوهای خود را در فضای مجازی جستجو میکنند و این مسئله نیز بر پیچیدگیِ این موضوع میافزاید.
نقش پررنگ فضای مجازی در در تربیت نسل جدید
نقش فضای مجازی بسیار تعیینکننده است. جوانان امروز در فضایی رشد کردهاند که الگوهای رفتاری، فکری و حتی اعتقادی متنوع و گاه متناقضی را در معرض دید دارند. این حجم از اطلاعات و الگوهای گوناگون، میتواند آنها را دچار سردرگمی کرده و در نتیجه منجر به فاصله گرفتن از اعتقادات سنتی خانوادگی شود؛ همچنین، خودشیفتگی و خودخواهی که به عنوان یکی از ویژگیهای بارز نسل جدید مطرح میشود، نیز بر این مسئله دامن میزند.
تربیت ناهمگون، عاملی موثر در بیدینی نسل جدید
تربیت فرزندان در جامعهی ما متاسفانه پراکنده و ناهمگون است. مدرسه، دوستان، فامیل، رسانهها و والدین هر کدام بخشی از تربیت کودک را بر عهده دارند، بدون آنکه ارتباط و هماهنگیِ لازم بین آنها وجود داشته باشد.
این ناهماهنگی و عدمِ انسجام در تربیت، میتواند باعث سردرگمی و در نهایت فاصله گرفتن از ارزشهای دینی شود، اگر والدین نتوانند نقش هدایتگر خود را در این میان بهخوبی ایفا کنند، فرزندان به راحتی تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرند.
تناقض رفتار و گفتار والدین؛ عاملی موثر در بیدینی نسل جدید
وجود تناقض در رفتار و گفتار والدین یکی از مهمترین نکات است؛ بسیاری از فرزندان خانوادههای مذهبی شاهد تناقض میان حرف و عمل والدین خود هستند؛ اختلافات خانوادگی، دعواها، اضطراب و نگرانیهای والدین که گاهی با ادعای پایبندی به دین و نماز همراه است، میتواند سوالات اساسی و مهمی را در ذهن فرزندان ایجاد کند.
به عنوان مثال، جوانی میگفت: “اگر نماز باعث آرامش است، چرا پدر و مادرم که نماز میخوانند اینقدر مضطرب و نگران هستند؟” اینجاست که اثر عبادت والدین در زندگیشان زیر سوال میرود؛ اگر والدین صرفا به انجام ظاهری اعمال دینی بسنده کنند، بدون آنکه این اعمال در اخلاق و رفتارشان اثرگذار باشد، فرزندان به سادگی آنها را الگوی مناسبی برای خود نمیدانند.
به نظر من، شناخت نسل جدید، ایجاد ارتباط صمیمانه و همدلانه با فرزندان، تربیت منسجم و یکپارچه با مشارکت مدرسه، خانواده و جامعه، و همچنین توجه به تاثیر رفتار و کردار خود والدین، میتواند گامهای موثری در پیشگیری از این پدیده باشد. والدین باید تلاش کنند که در عمل نیز الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند.
* ما در بحث تمایل جوانان به نماز و عبادت شاهد این هستیم که برخی از والدین با وعدههایی نظیر “نماز بخوان تا در زندگیات به مشکل نخوردهای” تلاش میکنند فرزندانشان را به انجام نماز ترغیب کنند. آیا این نگرش تأثیری بر جوانان دارد و چطور میتوان به این مسئله نگاه کرد؟
اثرات وعدههای غیرواقعگرایانه روی گرایش جوانان به نماز
در بحث تمایل جوانان به نماز و عبادت، نکتهای مطرح شده که توجه به آن ضروری است. گاهی مشاهده میشود که به جوانان میگوییم: «نماز بخوان تا در زندگیات به مشکل نخوری».
این موضوع قابل تأمل است. این دیدگاه که نمازخواندن کمکی به رفع مشکلات زندگی میکند، میتواند برای جوانان خطرناک باشد. وقتی به آنها گفته میشود که «نماز بخوان و به آرزوهایت برسی»، در واقع تصور میکنند که اگر عبادت کنند، تمام چالشها و گرفتاریهای زندگی حل خواهد شد.
اما واقعیت چیز دیگریست؛ جوانان ما با وجود نماز خواندن، ممکن است همچنان با مشکلاتی مانند بیماری، گرفتاریهای مالی یا فشارهای اقتصادی مواجه شوند.
مشاهده میشود که حتی والدینی که خود متدین و نمازخوان هستند، همچنان با چالشهای جدی روبرو هستند. این تجارب توهمات موجود در ذهن جوانان را تشدید میکند، آنها به این نتیجه میرسند که اگرچه نماز میخوانند، اما زندگیشان همچنان دچار مشکل است.
باید توجه داشته باشیم که تشویق به نماز خواندن نباید به این شکل باشد. به جای آنکه به جوانان بگوییم: «نماز بخوان تا در زندگی مشکل نداشته باشی»، باید بگوییم: «نماز بخوان چون این کار وظیفه ماست و خداوند آن را بر ما واجب کرده است». این رویکرد به آنها کمک میکند تا با انتظار واقعیتری نسبت به نماز و عبادت مواجه شوند. در نهایت، آیا دعای ما مستجاب شود یا نشود، موضوعی است که از اراده الهی سرچشمه میگیرد و در دست ما نیست.
این رویکرد شاید بهظاهر مثبت به نظر بیاید، اما در واقع یک باور اشتباه است. وقتی به جوانان گفته میشود که هرکس نماز بخواند، زندگیاش بدون مشکل خواهد بود، به نوعی واقعیت را تحریف کردهایم. نگاهی به تاریخ زندگی انبیا و اولیا الهی نشان میدهد که آنان نیز با مشکلات و چالشهای بسیار زیادی مواجه بودهاند. حتی اهل بیت (ع) نیز در زندگیشان با مصیبتها و بلاها روبهرو بودند.
بنابراین گفته برخی از جوانان به این نتیجه میرسند که اگر والدینشان که نماز میخوانند، با مشکلاتی مواجه هستند، پس آنان هم حق دارند که از نماز دوری کنند.
بعضی مواقع افراد بی نمازی را میبینند که از لحاظ اقتصادی و مالی وضعیت بهتری دارد، این قضاوتهای سطحی میتواند به ایجاد شبهه در دل جوانان منجر شود.
* بنابراین چطور میتوان این شبهات را پاسخ داد؟
یکی از نکات کلیدی این است که باید به جوانان توضیح دهیم که انسانها در زندگی دنیوی، خواه نماز بخوانند یا نخوانند، با چالشها و مصیبتها روبهرو خواهند بود. قرآن کریم صراحتاً در آیه إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ
میگوید که نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند، اما این به معنای زندگی بدون مشکل نیست؛ در حقیقت، ممکن است هرچه ایمان فرد به خداوند بیشتر باشد، او به آزمونها و مشکلات بیشتری دچار شود.
بنابراین میتوان گفت که درک درست از هدف خلقت و قوانین الهی میتواند به جوانان کمک کند تا با تمایل بیشتری به نماز و عبادت نزدیک شوند و با دلایل منطقی و علمی به سمت نماز و عبادت روی آورند. اگر آنها بیاموزند که زندگی کردن در این دنیا همواره با چالش و سختی همراه است، میتوانند از عبادتی برخوردار شوند که نه تنها در سختیها بلکه در راحتیها هم موید و محکم باشند.
* یکی از مسائلی که جوانان به آن اشاره میکنند، این است که میگویند خدا به نماز ما نیاز ندارد. این عقیده میتواند تأثیر زیادی بر تمایل آنها به عبادت داشته باشد. آیا این نگرش درست است؟
بله، این یکی از شبهات رایج است که باید به آن پرداخته شود. جوانان ممکن است تصور کنند که اگر نماز میخوانند، در واقع نفعی به خدا میرسانند در حالی که خداوند بینیاز است؛ بهانههایی چون اینکه آدم باید دلش پاک باشد و نیازی به نماز نیست، از دیگر سوءتفاهمهایی است که وجود دارد. باید گفت که اگر ما به خورشید یا غذا نیاز داریم و نفعی هم برای آنها ندارد، این به چه معناست؟
بنابراین، میتوان گفت که باید جوانان را متوجه کنیم که نماز در واقع برای خود آنان سودمند است.
نماز همانند نشستن در زیر نور خورشید است. ما برای نور خورشید نیاز داریم و با قرار گرفتن زیر آن، تنها به خود نفع میدهیم. در مورد غذا هم به همین نحو است. بنابراین، باید روشن کنیم که نماز و عبادت به نوعی نیاز روحی و روانی خود ماست.
دل پاک و نماز/ آیا دل پاک به تنهایی کفایت میکند؟
* برخی جوانان معتقدند که اگر دل پاک باشد، نیازی به نماز نیست. پاسخ شما به این شبهه چیست؟
این یک تصور غلط است. دوست داشتن واقعی خداوند باید در عمل تجلی یابد. افرادی که میگویند دوستت دارم ولی کار خود را میکنند، در واقع دروغ میگویند. محبت به خداوند باید با عمل همراه باشد و نماز یکی از نشانههای این محبت است.
از مهمترین راهکارها ی رفع این شبهات این است که باید به جوانان آموزش دهیم و شبهات آنها را مورد بررسی قرار دهیم. مثلاً میتوان توضیح داد که قلب پاک باید نشان عملی داشته باشد همانطور که وقتی به پدر میگوییم دوستش داریم، این باید با عمل همراه باشد، محبت به خدا نیز باید با انجام عبادتهایی مانند نماز نشان داده شود. اینگونه میتوانیم به جوانان کمک کنیم تا نسبت به نماز و عبادت نگرش صحیحتری پیدا کنند و از اهمالکاری در این زمینه جلوگیری کنیم.
اهمیت خواندن نماز و ذکر و عبودیت خداوند به زبان عربی
برخی افراد بر این باورند که میتوانند نماز را به زبان فارسی یا هر زبانی که با آن احساس راحتی میکنند، بخوانند. آنها میگویند ارتباط با خداوند باید آزاد باشد و هر کسی میتواند به شیوهای که برایش دلنشین است، با خالق خود سخن بگوید. در واقع، مناجات و دعا با هر زبانی اشکالی ندارد، اما باید توجه داشت که نماز به عنوان یک عبادت خاص و نشانهای از عبودیت انسان، اصول و قواعد خاص خود را دارد.
نماز صرفاً یک ارتباط با خدا نیست؛ بلکه یک بیانیهای از بندگی و تسلیم است. اگر میخواهیم نشان دهیم که بنده خداوند هستیم، باید مطابق با آنچه که معبود ما پسندیده و به آن رضایت دارد، عمل کنیم. به تعبیر بهتر، همانطور که وقتی یک دستگاه الکترونیکی را خریداری میکنیم، باید دستورالعملهای موجود در دفترچه راهنما را به دقت دنبال کنیم، در عبادت نیز باید به دستورات خالقمان تمکین کنیم. ما نمیتوانیم در این زمینه خودسرانه عمل کنیم؛ بنابراین خدای متعال که ما را خلق کرده، دستوراتی معین برای ما در نظر گرفته است.
در مورد نماز، زبانی که در آن کلمات معتبر و معصوم وجود دارد، زبان عربی است. کلمات و جملات عربی نه تنها نشانه عبودیت ماست، بلکه اثر و تاثیر خاصی را نیز در خود نهفته دارند. فرض کنید که در دعا میگوییم “یارازق”، این کلمه اثرات خاص خود را دارد و معادل فارسی آن، یعنی “رزقدهنده” ، که گفتن رزق دهنده این تأثیر را نخواهد داشت. به همین دلیل است که ما نمیتوانیم نماز را با ترجمههای فارسی انجام دهیم.
درواقع، در غیر از نماز، ما میتوانیم با زبانهای مختلف و به شیوههای دلخواه خود با خداوند حرف بزنیم، اما چون نماز یک عبادت ویژه است، لازم است که بر اساس دستورات و کلمات مقدسی که خداوند مقدر کرده است، اجرا شود. این انضباط معنوی ما را به درک عمیقتری از عبودیت و بندگی نزدیکتر میکند.
نقش دوستان در تقویت یا تضعیف رابطه جوانان با نماز
* به جز خانواده چه عوامل دیگری بر تضعیف یا تقویت انجام وظایف دینی چون خواندن نماز تأثیرگذار است؟
یکی از دلایل اصلی این موضوع، ارتباطات اجتماعی جوانان است. اگر دوستان جوانان افرادی باشند که به مسائل مذهبی اهتمامی ندارند، این ارتباط بهطور طبیعی بر رفتار مذهبی آنها تأثیر خواهد گذاشت. همه ما میدانیم که دوستان و همنشینها نقش مهمی در شکلگیری دیدگاه ها و رفتارهای ما دارند. به همین دلیل، والدین میتوانند با صحبت درباره انتخاب دوستان، به فرزندان کمک کنند تا افراد مذهبی و متدین را برای دوستی انتخاب کنند.
بعضی از والدین با خانوادههایی ارتباط دارند که دیدگاههای دینی خاصی ندارند یا حتی گاهی اوقات رفتارهای اهانتآمیز نسبت به نماز و مسائل مذهبی از خود نشان میدهند بنابراین جوانان وقتی از سوی دوستان خود مسخره میشوند که در حال برپایی نماز هستند، دچار تردید میشوند و این ممکن است منجر به عدم تمایل به انجام این فریضه شود.
تاثیر همدلی و ایجاد رابطه صمیمی بین والدین و نوجوان در تربیت دینی
خانواده یکی از ارکان اصلی تربیت دینی است. متأسفانه، بسیاری از خانوادهها فقط تمرکز دارند بر اینکه فرزندانشان نماز بخوانند، ولی باید بدانند که تربیت دینی مقدماتی دارد. یکی از مهمترین این مقدمات، ایجاد رابطهای صمیمی با فرزندان است. ما میگوییم که رابطه مقدمه تربیت است. هرچه والدین بتوانند ارتباط نزدیک و محبتآمیزی با فرزندانشان برقرار کنند و خود را در دل آنها محبوب کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که فرزندان سخنان و آموزههای آنها را بپذیرند.
وقتی والدین با فرزندانشان صمیمی شوند و آنها را درک کنند، فرزندان راحتتر میتوانند با آنها درد و دل کنند. متأسفانه، گاهی والدین به جای همدلی، فرزندان را سرزنش میکنند یا به آنها انتقاد میزنند، این رفتارها جزو بزرگترین موانع برقراری ارتباط مؤثر هستند و میتواند باعث شود فرزندان حتی از بیان نیازها و مشکلات خود امتناع کنند. اگر بتوانیم فضایی ایجاد کنیم که فرزندان احساس راحتی و پذیرش کنند،
نقش ارتباط در تربیت دینی جوانان
ارتباط، یکی از بزرگترین ارکان تربیت دینی است. بدون برقراری ارتباط مؤثر با جوانان، نمیتوانیم تأثیر مثبتی در زندگی آنها بگذاریم. قرآن کریم نیز بر اهمیت دوستی و ارتباط تأکید دارد و میفرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیا بعض». این آیه بیانگر آن است که مؤمنین و مؤمنات باید با یکدیگر ارتباطی نزدیک و دوستانه برقرار کنند. وقتی ارتباط و دوستی وجود داشته باشد، زمینهساز ایجاد تأثیرات مثبت و آموزههای دینی فراهم میشود.
اهمیت رابطه دوستانه در امر به معروف و نهی از منکر
از طریق دوستیهای صمیمانه، میتوان امر به معروف و نهی از منکر را به بهترین نحو انجام داد. در واقع، اولین قدم در تربیت دینی، ایجاد روابط دوستانه و صمیمی است. اگر فرزندان شما احساس کنند که واقعاً دوستشان دارید و به آنها اهمیت میدهید، پذیرش نظر شما برای آنها بسیار راحتتر خواهد بود. برای اینکه این دوستیها شکل بگیرند، باید با فرزندان همدلی کنیم، با آنها همراهی کنیم و به درک نیازها و احساسات آنها بپردازیم.
ایجاد یادگاریهای مثبت در محیطهای مذهبی
یکی از راههای مؤثر در ترغیب جوانان به سمت دین، قرار دادن آنها در محیطهای مذهبی است. فرزندان خود را به کانونهای فرهنگی در مساجد، بسیج و دیگر مکانهای عبادی ببرید و تلاش کنید خاطرههای خوشی از این فضاها برای آنها بسازید. مثلاً میتوانید پس از یک بازدید از مسجد، برای فرزندان هدیهای کوچک تهیه کنید. این تجربیات مثبت باعث میشود که آنها به یادگار داراییهایی از این محیط احساس کنند و در آینده، با میل و رغبت بیشتری به اینگونه مکانها بروند.
تأثیر زیارتگاهها و حرمهای معصومین
حضور در زیارتگاهها و حرمهای معصومین نیز میتواند نقش بسزایی در ایجاد علاقه به دین و آداب و رسوم مذهبی داشته باشد. سفر به مکانهای مقدس مانند کربلا و مشهد، میتواند به ایجاد پیوندهای عاطفی قدرتمند میان جوانان و دین کمک کند. با ایجاد این ارتباط و فضاسازی مثبت، فرزندان به سمت جماعت مسجد و ارزشهای دینی گرایش پیدا خواهند کرد.
در نهایت، محیطی که فرزندان در آن قرار میگیرند، تأثیر بسزایی در شکلگیری شخصیت و گرایشهای مذهبی آنها خواهد داشت. اگر محیطها به گونهای باشند که تنها احساس خستگی و آزار را منتقل کنند، ممکن است جوانان از آن دور شوند. اما اگر فضایی مثبت و دلنشین ایجاد کنیم، به طور قطع روحیه دینی آنها تقویت خواهد شد.
* چه برنامه هایی برای تقویت فرایض دینی پیش از بلوغ باید انجام داد؟
برای ترویج فرایض دینی در میان پسران قبل از رسیدن به دوره نوجوانی و بلوغ، لازم است که رویکردی ملایم و همراه با شادی و نشاط را در پیش بگیریم. اولین قدم، پرهیز از سختگیریهای غیرضروری در مورد انجام واجبات دینی است. ما باید به حداکثرها راضی شویم و از کودکانمان انتظار داشته باشیم که در حد توان خود به انجام فرایض دینی بپردازند.
باید فضایی شاد و با نشاط در خانه و همچنین در محیط بیرون برای فرزندانمان فراهم کنیم. آنها باید احساس کنند که داشتن یک خانواده مذهبی، نه تنها یک شانس، بلکه منبع شادی و رضایت است. امروزه کودکان در مدارس و محیطهای اجتماعی دیگر میبینند که برخی از همسالانشان از طریق رفتارهای نادرست و غلط به شادابی میرسند. ما باید دین را به شکلی به فرزندان القا کنیم که آنان درک کنند زندگی مذهبمدار میتواند سرشار از شادی و خوشی باشد.
ما میتوانیم با ایجاد محیطهایی شاد، مانند رفتن به کوه، دشت، پیادهروی و همچنین استفاده از استخر یا مشارکت در فعالیتهای فرهنگی، پیامی مثبت به فرزندانمان منتقل کنیم. بسیار مهم است که بچهها به این باور برسند که به عنوان افراد متدین، از بسیاری از تفریحات و شادیها محروم نیستند. ما نیز میتوانیم در کنار دیانت، شاد زندگی کنیم، بخندیم و از تفریحات سالم لذت ببریم.
این رویکرد نه تنها به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک میکند، بلکه باعث میشود فرزندان ما در آینده دید مثبتی نسبت به دین داشته باشند و احساس کنند که دین میتواند منبعی برای شادی و نشاط باشد. در نهایت، برنامهریزی برای ایجاد این فضاسازیهای مثبت و شاداب میتواند یکی از بهترین راهها برای نزدیک کردن فرزندان به فرایض دینی باشد.