روزنامه خبرورزشی هنوز هم جایگاه خود را روی کیوسک و در دل ورزش دوستان حفظ کرده است. دوشنبه ۳ دی ماه ۱۴۰۳ در شماره ۷۸۵۱ این روزنامه می خوانید؛ مورد عجیب و نادر کریم باقری فرهاد اشراقی در سرمقاله نوشت: « ماجرای سرمربی شدن کریم باقری در نوع خود جالب است. او خودش بارها و […]
روزنامه خبرورزشی هنوز هم جایگاه خود را روی کیوسک و در دل ورزش دوستان حفظ کرده است. دوشنبه ۳ دی ماه ۱۴۰۳ در شماره ۷۸۵۱ این روزنامه می خوانید؛
مورد عجیب و نادر کریم باقری
فرهاد اشراقی در سرمقاله نوشت: « ماجرای سرمربی شدن کریم باقری در نوع خود جالب است. او خودش بارها و بارها توضیح داده که اصلاً دوست نداشته سرمربی و حتی دستیار شود اما دیروز به طور موقت سرمربی پرسپولیس شد. این از اتفاقات نادر فوتبال ایران است که یک نفر نمیخواهد سرمربی شود اما تا سرمربی شدن پرسپولیس (ولو برای ۲ بازی) پیش میرود. کریم باقری که مقابل خیبر و هوادار، پرسپولیس را هدایت میکند خیلی مربیگری را دوست ندارد و شاید اگر اصرارهای علی دایی نبود، هرگز مربی نمیشد. او از نظر فنی باید خیلی کار کند تا یک روز «سرمربی» شود اما در شرایط فعلی و برای جمع کردن تیم و بالا بردن روحیه تیم شاید گزینه بدی نباشد. آقاکریم البته جاهطلبی لازم را هم برای سرمربی ماندن ندارد اما به هر حال میان هواداران پرسپولیس محبوب است و همین مسئله میتواند کمکش کند.
اوسمار ویرا اگر در پرسپولیس نتیجه گرفت و قهرمان شد، به این دلیل بود که بازیکنان پشتش بودند و به قول معروف برایش بازی کردند. اتفاقی که زمان گاریدو نیفتاد و پرسپولیس از صدر فاصله گرفت. باقری هم میتواند در این دو بازی (که روی کاغذ آسان است) ۶ امتیاز بگیرد و حداقل نشان بدهد بعدها میتواند سرمربی خوبی شود. دنیا را چه دیدید؛ اصلاً شاید پرسپولیس با سرمربی دیگری توافق نکرد و خود باقری ماند هرچند او برای بلندمدت انتخاب مناسبی نیست و اگر با خودش هم صحبت کنید، این مسئله را قبول دارد.»
آنقدر ترکیب را عوض کرد که عوضش کردند!
«گاریدو رفت که رفت. ۴ باخت در لیگ برتر (شامل ۲ باخت خانگی) و ۲ باخت در آسیا کافی بود تا مربی اسپانیایی برف تهران را نبیند و برای همیشه برود. گاریدو آنقدر ترکیب پرسپولیس را عوض کرد که خودش را هم عوض کردند! بزرگترین مشکل گاریدو تغییر مداوم ترکیب اصلی بود که البته یک جاهایی به خاطر محرومیتها و مصدومیتها حق داشت اما یک جاهایی هم حق نداشت و زیادی بازیکنان را عوض میکرد. پرسپولیسیها میخواستند اگر گاریدو سه هفته پایانی نیمفصل را برد، او را نگه دارند اما این مربی به مس باخت و بد هم باخت تا درنهایت رفتنی شود….»
فصل گذشته فقط اوسمار قرمزها را قهرمان نکرد
یادداشتی از پرسپولیس: «پرسپولیس پارسال که با یحیی گلمحمدی به بنبست خورد، سراغ اوسمار ویرا رفت و با تغییراتی که این مربی برزیلی ایجاد کرد، در نهایت قهرمان لیگ برتر شد. اوسمار البته از پرسپولیس شناخت داشت و بازیکنان هم با او همراه بودند اما پرسپولیس علاوه بر انتخاب او، خریدهای خوبی هم انجام داد. امثال اورونوف و عبدالکریم حسن و البته آلکثیر که برخلاف امسال، پارسال خوب گل میزد. حالا هم که بحث رفتن گاریدو است، پرسپولیس باید علاوه بر استخدام یک مربی خوب حتماً چند هافبک و مهاجم درجه یک هم بخرد چون با این نفرات نه در لیگ برتر به جایی میرسد، نه در آسیا…»
هیچکس با بازیکن کاری ندارد
مهیار احمدپور در حرف آخر نوشت:«یک مربی خارجی دیگر هم از ایران رفت. بعد از ناکامی مورایس (که البته هنوز از ایران نرفته) نوبت گاریدو شد که برود. گاریدویی که عملکرد خوبی نداشت و حتی ۵۰ درصد مسابقاتش را هم برنده نشد که بتوان از او دفاع کرد. گاریدو البته در تیمهای قبلی هم خیلی کارنامه قابل دفاعی نداشت و زیاد برکنار شده بود اما در این مطلب میخواهیم یادآوری کنیم که دیوار مربیان همیشه کوتاه است و در این قضیه فرقی هم بین مربی ایرانی و خارجی نیست. تأکید میکنیم که برکناری محترمانه گاریدو غلط نبود و حتی شاید او باید زودتر میرفت (مثلاً بعد از باخت به سپاهان یا ناکامی در آسیا) اما سؤال اینجاست که چرا به وقت شکست و ناکامی هیچکس با مدیران، بازیکنان و دیگر عوامل کاری ندارد؟»
سطح توقعات از استقلال پایین آمده است
«استقلال ۲ بازی آخر را با ۲ تیم وسط جدولی مساوی کرده و در مکان نهم جدول قرار دارد. در حال حاضر بزرگترین خطر برای آبیها این است که کمکم سطح توقعات کارشناسان، پیشکسوتان و هواداران پایین میآید و این مسئله باعث بیانگیزه شدن بازیکنان هم میشود. بازیکنان استقلال وقتی انگیزه داشتند متحمل ۵ شکست در لیگ برتر شدند وای به روزی که انگیزه نداشته باشند. آنها پنجشنبه باید با تیم یکدست چادرملو در خانه حریف بازی کنند که جزو شگفتیسازان لیگ امسال بوده و بعد از آن هم ۱۳ دی مقابل سپاهان مدعی قرار میگیرند. اگر شاگردان موسیمانه این دو بازی را ببرند به نیمفصل دوم امیدوار میشوند اما در غیر این صورت واقعاً معلوم نیست چه اتفاقاتی رخ میدهد….»