زهره نوروزپور: هدف اصلی اگر روسیه، چین و آسیای مرکزی باشد با این حساب ایران نیز در تیررس اهداف صهیونیستی،آمریکایی و ترکی است. برای از بین بردن کمونیسم و ساقط کردن اژدهای زرد،ایران مانعی بزرگ است. از لحاظ استراتژیک برای هموار شدن مسیر آمریکاییها به آسیای مرکزی و از بین بردن اقتصاد چین و نابودی روسیه پوتین؛ نیاز است مسیر زمینی از ایران فراهم شود. پس هدف بزرگتر از سوریه بشار اسد بود!
آسیای مرکزی گنجی نهفته برای آمریکا
در لابهلای اخبار سوریه، اخبار مهمی که باید به آن توجه بیشتری میشد یکی سفر نخست وزیر ارمنستان به فرانسه بود، دیگری پیدایش معادن قیمتی خصوصا معدن لیتیوم در تاجیکستان بود. آسیای مرکزی و میانه سالیان سال است که هدف نفوذ غرب است اما وضعیت فعلی خاورمیانه و سقوط اسد شرایط را برای این نفوذ فراهم کرد.
آسیای مرکزی و میانه که زمانی تحت سیطره شوروی بود و پس از فروپاشی و جنگ سرد و پس از آن، همچنان در حوزه نفوذ روسیه بوده است، حالا در یک چرخش سیاسی این کشورها دست معامله اقتصادی و نظامی به سمت غرب دراز کردهاند. آمد و رفت کشورهای غربی به تاجیکستان و نفوذ بیشتر به ارمنستان و چرخش سیاسی ارمنستان به سمت غرب همه این موارد زنگ خطر را برای پوتین به صدا در آورده و مهمتر از همه این اتفاقات، این کشور سوریه را نیز از دست داد. بندر مهم و تجاری طرطوس که روس ها به مدت ۴۵ سال آن را از بشار اسد اجاره کرده بودند حالا با حملات سنگین از سوی اسرائیل به فنا رفته است.
تلاش آمریکا برای نفوذ به آسیای مرکزی تنها برای روسها و ایران زنگ خطر نیست برای چین بسیار فراتر است. چین تنها کشوری صادرکننده مواد معدنی در جهان است. اگر امریکا به معادن تاجیکستان دسترسی پیدا کند دیگر از چین بینیاز می شود ( به تازگی چین صادرات مواد معدنی به آمریکا را تحریم کرده است ). از سویی دیگر چین برای تولید و رشد اقتصادی به نفت ارزان خاورمیانه احتیاج دارد و این ناامنی به معنای ضربه سنگین اقتصادی برای چین است که این مساله شاید رویای قدرت اول بودن این کشور را در هاله ای از ابهام ببرد. این روزها حتی هند نیز نگران وضعیت است وزیر دفاع این کشور در کرملین با پوتین دیدار کرد و دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه به پکن رفت. این تحرکات دیپلماتیک نشان از هماهنگی روسیه،چین و هند برای مقابله جدی با ناآرامی در آسیای مرکزی و جلوگیری از گسترش آشوب در غرب آسیا با هدف حفظ منابع انرژی است و خبر از بحرانی عمیقتر از آنچه که ما میبینیم میدهد.
تحرکات دیپلماتیک غرب قبل از گسترش درگیری در غرب آسیا بسیار زیاد شده است. در همین حال رسانههای آمریکایی به نقل از کاخ سفید اعلام کردند که بایدن یک یادداشت امنیت ملی جدیدی را مورد تایید قرار داد که قرار است به عنوان نقشه راه دولت ترامپ برای مقابله با همکاری رو به رشد چین، ایران، کره شمالی و روسیه عمل کند.
سند فوق شامل چهار توصیه کلی است: بهبود همکاری بینسازمانی در دولت آمریکا، تسریع در به اشتراک گذاری اطلاعات با متحدان در مورد این چهار دشمن، سنجش و بررسی استفاده دولت از تحریمها و دیگر ابزار اقتصادی به منظور به حداکثر رساندن کارآمدی و تقویت آمادگی به منظور مدیریت بحرانهای مشابه با دشمنان.
این خبر از سوی کاخ سفید به معنای شدت گرفتن اقدامات نظامی، تروریستی غرب علیه روسیه، ایران، چین، هند،کره شمالی و حتی آفریقای جنوبی است. این کشورها همگی در حوزه چین و روسیه فعالیت اقتصادی و نظامی دارند بعید به نظر نمی رسد که در این بحران دیگر کشورهای آسیای شرق و پاکستان نیز درگیر شوند. چرا که دکترین نظامی و سیاسی غرب، جلوگیری از نظام چندقطبی است. برهمین اساس به احتمال زیاد گزینه هرج و مرج و آشوب را انتخاب کند. برای اجرای این هدف و دسترسی به معادن قیمتی در تاجیکستان؛ آمریکا نیاز به نفوذ بیشتر در آسیای مرکزی دارد که از دو راه این هدف را دنبال خواهد کرد؛ یک: فشار حداکثری به ایران با هدف بحران سازی. دوم؛ مدل سوریه در آسیای مرکزی، گسیل تروریستهای ازبک و چچن و ایغورهای چین در جنوب روسیه و سین کیانگ. تروریستهایی که در این سالها بسیار تحت آموزشهای نظامی بودند و حالا برای خود خبرهای شدهاند نمونه آن را در سقوط اسد همگان دیدیم!
سوریه برای روسها فراتر از طرطوس بود/ آیا روسیه و ایران به تماشا نشستهاند؟
با سقوط اسد روسها فقط بندر تجاری و نظامی طرطوس را از دست ندادند. آنها شاهراهی را از دست دادند که روسها از طریق آن برای تجهیز کشورهای آفریقایی و همچنین به عنوان پایگاهی برای استقرار اولیه نیروها برای گسیل به آفریقا استفاده می کردند تا منافع غرب را هدف قرار بدهد. حالا عملا این پایگاه برای روسها از دست رفته است. اسرائیل وآمریکا با تجهیز اوکراین و حملات این کشور به روسیه، پوتین را درگیر کردند و سوریه را از زیر پای او بیرون کشیدند. اوکراین نیز در طرف مقابل هم نیروهای تحریرالشام را تجهیز و آموزش داد و هم اینکه در روزهای اخیر تحرکات نظامیان این کشور نشان از حمله زمینی به روسیه دارد. نظامیان اوکراین روی تانکهای خود مربع سفید ترسیم کرده اند، این در حالی است که قبل از شروع حمله هوایی این کشور به کورسک روسیه، آنها مثلث سفید را روی تجهیزات خود ترسیم کرده بودند. این نشان میدهد که با سقوط طرطوس و ورود زمینی اوکراین به روسیه، ناتو و لهستان احتمالا وارد جنگ شوند و روسها بیش از پیش درگیر جنگ با اروپا شوند. تحرکاتی که خبرهایی از جنگ سوم میدهد. با از دسترس خارج کردن مهم ترین پایگاه دریایی روسیه در سوریه، ناتو با عزمی بیشتر قصد کشاندن جنگ به روسیه را دارد. هرچه روسیه در اوکراین و اروپای شرقی درگیر شود،توان دفاع کمتری در آسیای مرکزی خواهد داشت. برای جنگ با چین، آمریکا به معادن آسیای مرکزی نیاز دارد و آمریکابه طور کاملا جدی قصد حضور درآسیای مرکزی را دارد که در تاریخ ایالات متحده بیسابقه است.
در همین باره تحلیلگران در کانالهای تلگرامی و رسانههای غربی با پروپاگاندا سازی علیه ایران از روز گذشته در خبرها و تحلیل های خود آورده اند: غرب با فشار حداکثری به ایران، حلقه محاصره زمینی آسیای مرکزی، از سوی چین، روسیه و ایران را می شکند چرا که بدون حمله به ایران، غرب در آسیای مرکزی، توان تحرک ندارد. اسرائیل وآمریکا، قصد دارند با به آشوب کشاندن ایران امنیت کشورمان را متزلزل کنند تا مسیر زمینی کاملا همواری از سواحل سوریه تا آسیای مرکزی، برای درگیری با چین و روسیه را فراهم کنند. به هرحال، عزم غرب برای حفظ نظم مورد نظرش جدی است، و این یعنی آغاز درگیری غرب با شرق، اجتناب ناپذیراست.
یکی دیگر از دلایل حمله به طرطوس از سوی اسرائیل می تواند این مساله باشد که اسرائیل درگیرشدن تمام عیار ناتو و روسیه را نزدیک می بیند، رژیم صهیونیستی در اقدامی پیش دستانه،می خواهد منطقه را به هرج ومرج بکشاند، تا زمینه سقوط عراق و فشار حداکثری به ایران فراهم شود و غرب نیز در سوریه و اوکراین از حملات صهیونیستها پشتیبانی کند.
از سوی دیگر امریکا و اسرائیل حملات خود را به سوریه شدت بیشتری بخشیدهاند حملات بی امان به نقاط نظامی این کشور حاکی ازآن است که احتمالا پس از سخنرانی مقام معظم رهبری درباره سوریه آنها میدانند که احتمالا در سوریه ورق برخواهد گشت.روسیه،ایران و چین تنها نظاره گر نیستند و بازی را تغییر خواهند داد. ایران کشوری نیست که به راحتی از معادلات منطقه حذف شود. سوریه تبدیل به زمین سوخته یا به عبارتی به میدان رقبا تبدیل شده است این که کدام بازیگر در این مهلکه جان سالم به در ببرد گذر زمان مشخص خواهد کرد. در حال حاضر شرایط برای تمامی کشورهای منطقه و آسیای شرق و مرکزی بحرانی است و کسی نمیتواند قسر در برود. تحرکات دیپلماتیک سنگین در عراق نشان از دلواپسی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دارد و فعلا در روی پاشنه برای قطر و ترکیه است که بازیگران آمریکا،ناتو و رژیم صهیونیستی شدهاند. ایران هیچگاه در منطقه تماشاگر نبوده و نخواهد بود.از سوی دیگر چین و روسیه هم اجازه غارت آسیای مرکزی از سوی آمریکا را نمیدهند همین حالا هم تحرکات چین در دریای جنوبی آغاز شده و روزهای آینده خصوصا با مستقر شدن ترامپ در کاخ سفید بازی تازه آغاز خواهد شد و تاریخ برای آیندگان در این برهه زمانی قصههای بسیار دارد.
۳۱۱۳۱۵