سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۴۰۳/۰۹/۲۱ پیرامون تحولات سوریه، هم بموقع هم الهام بخش بود. بموقع بود برای اینکه شُبهات و ابهامات بسیاری درمورد این تحولات و موضع ایران در افکار عمومی مطرح بود و دستگاه های تبلیغاتی حامی صهیونیست سعی داشتند اذهان مردم ایران و منطقه را در جهت منافع خود هدایت کنند. الهام بخش بود چون بیانات رهبری، علاوه با روشنگری درمورد شُبهات، فضایی الهام بخش را برای آینده منطقه تشریح و با یک اقدام ابتکاری مانند همیشه صادقانه و شجاعانه با مردم صحبت کرده و قضایای سوریه را تبیین و ترسیم کردند. ایشان در این رابطه گفتند:
«منظورم از «تبیین» این است که آنچه واقع شده و احیاناً سعی میشود از چشمها مخفی بماند، تا آن جایی که ما میبینیم و میفهمیم بیان کنیم؛ «ترسیم» [هم] به این معنا است که در خلال عرایض امروز، وضع خودمان، حرکت خودمان، حرکت منطقه، آیندهی منطقه را طبق فهم خودمان ترسیم کنیم و نشان بدهیم.»
ایشان در تبیین موضوع بدون نام بردن از ترکیه، نقش آشکار یک دولت همسایهی سوریه در این حوادث را خاطر نشان کرده ولی عامل، توطئهگر، نقشهکش و اتاق فرمان اصلی را آمریکا و رژیم صهیونیستی دانستند. برای شناخت روند دخالت آمریکا و اسرائیل در تحولات سوریه باید یادآور شد که بعد از شکست داعش در دوره فرماندهی شهید سردار سلیمانی، بخشی از گروههای تکفیری و تروریستی در ادلب باقی ماندند و بهتدریج آمریکاییها با آنها ارتباطهای پنهان برقرار کردند. این روند با مصاحبههای یک خبرنگار غربی با ابومحمد الجولانی، سرکرده گروه تحریرالشام آغاز شد و بعد بهتدریج نمایندگان سازمان سیا و موصاد به الجولانی نزدیک شدند و با جلب رضایت او به تسلیح و تجهیز این گروه پرداختند. ترکیه نیز نقش تسهیل کننده برای انتقال سلاح و تدارکات به این گروه و استخدام مزدوران برای تقویت ارتش تحریر الشام را بعهده داشت. اینگونه شد که در زمان از قبل تعیین شده یعنی ساعاتی بعد از اعلام آتشبس بین لبنان و اسرائیل، گروههای تروریستی وارد عمل شدند. اهداف این توطئه آمریکایی-صهیونیستی، ساقط کردن دولت قانونی بشار اسد، تضعیف محور مقاومت و تامین امنیت رژیم صهیونیستی بود. رهبر معظم انقلاب با بیانی الهام بخش، عدم تحقق اهداف آمریکا و صهیونیسم را نوید داده و گفتند:
«همه بدانند، مسئله اینجور نخواهد ماند؛ اینکه حالا یک گروهی بیایند در دمشق یا جاهای دیگر، شادی کنند، برقصند، به خانههای مردم تعرّض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع اینجوری نمیماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد امّا بر این وضع فائق خواهند آمد… د. البتّه ممکن است زمان ببرد، طولانی بشود، امّا نتیجه حتمی و قطعی است.»
درباره چشمانداز تحولات آینده در سوریه و بسیج جوانان این کشور، باید توجه داشت که دولت آینده سوریه چه یک دولت با گرایش های اسلامی یا با گرایش های سکولارباشد؛ نمی تواند نسبت به نقض تمامیت ارضی و اشغال سرزمین خود توسط اسرائیل، آمریکا و ترکیه بی تفاوت بماند. قطعا پس از دوران گذار و تشکیل دولت جدید، مطالبه جدی مردم سوریه و بخصوص جوانان، حمایت دولت از تمامیت ارضی کشور است و دولت آینده نمی تواند در برابر اشغالگران بی تفاوت باشد. طبعا جوانان این کشور که در صحنه مبارزه با گروه های تروریستی-تکفیری متشکل شده و حضور داشتند نسبت به اشغال کشور بی تفاوت نخواهند ماند و با ساماندهی هسته های مقاومت و ورود در جنگ نامتقارن، اشغالگران را مجبور به ترک سرزمین خود خواهند کرد. نکته الهام بخش دیگر رهبر معظم انقلاب در مورد گسترده شدن دامنهی جبههی مقاومت و خطای محاسباتی عوامل استکبار مبتنی بر تضعیف این جبهه بود. ایشان با تاکید بر اینکه جبههی مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود، گفتند:
«مقاومت، یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است؛ مقاومت یک مکتب است، یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عدّه مردم است، چیز قراردادیای نیست ــ که من حالا میگویم چرا ایمان مردم است ــ این، با فشار آوردن نهفقط ضعیف نمیشود بلکه قویتر میشود.»
حضرت آیت الله خامنه ای در فرازی دیگر و در پاسخ به یکی از سئوالات مطروحه مبنی بر علت حضور ایران در سوریه، به کمک های حیاتی دولت سوریه در بحبوحهی دفاع مقدّس اشاره کرده و گفتند:
«آن وقتی که همه برای صدّام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیینکنندهی بزرگی به نفع ما و علیه صدّام انجام داد؛ و آن، این بود که لولهی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت در کیسهی صدّام، قطع کرد…
خود دولت سوریه هم از عبور این مسیر، بهاصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت که از آن پول هم صرفنظر کرد.»
رهبر معظم انقلاب در تشریح کمک متقابل ایران به سوریه در دوره فتنه داعش که برای ایجاد ناامنی در سوریه و منطقه و بعد در جمهوری اسلامی ایران طراحی شده بود، علت حضور ایران در عراق و سوریه «حفظ حرمت اعتاب مقدّسه» و «مسئلهی امنیّت» دانسته و گفتند:
«مسئولین خیلی زود و بوقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در آن جاها گرفته نشود، سرایت میکند میآید اینجا، سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنهی داعش هم یک چیز معمولی نبود؛ شما یکایک نمونههایی که پیش آمد، یادتان هست؛ در حادثهی شاهچراغ، حادثهی کرمان، حادثهی مجلس و امثال اینها.»
آیت الله خامنه ای علت حضور نظامی ایران در سوریه و عراق را یک کار مستشاری برای تشکیل قرارگاههای مهمّ مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری، ورود در میدان جنگ و مهمتر بسیج جوانان این دو کشور دانسته و گفتند:
«شهید سلیمانی در سوریه یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلّح کرد، سازماندهی کرد، آمادهشان کرد، ایستادند. بعد البتّه بعدها متأسّفانه بعضی از خود آنها، خود مسئولان نظامی آن کشور، ایراد درست کردند، مشکل درست کردند و از این چیزی که به نفع خودشان بود، متأسّفانه صرفنظر کردند.»
رهبر معظم انقلاب به یک حقیقت غیر قابل انکار یعنی ضرورت حضور ارتش سوریه در جنگ اصلی و سپس همراهی نیروهای بسیجی ایران با آن ارتش، به غفلت نیروهای سوری اشاره کرده و گفتند:
«اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد، از این بسیجی کاری برنمیآید؛ و این اتّفاق متأسّفانه افتاد؛ وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود، این[جور] میشود. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد میآید ــ که خدا میداند تا کِی ادامه پیدا کند؛ تا کِی جوانهای سوریه انشاءالله بیایند در میدان و جلویش را بگیرند ــ بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد.»
از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای، مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل سلطهی آمریکا و هر سلطهگر دیگری است و به این معنا، در باور ملّتهای منطقه ریشه دارد و علیرغم گذشت ۷۵ سال از غصب فلسطین، امروز ایستادگی ملّتهای منطقه و خود فلسطینیها برای مسئلهی فلسطین، از اوّلِ کار بیشتر است و به جای اینکه خاموش بشود، به یک باور مشترک و عمومی تبدیل شده ادامه پیدا خواهد کرد وهمسویی با رژیم صهیونیستی خطّ قرمز ملّتها است. در تصریح این امر، ایشان ناصحانه خطاب به جبهه مقاومت می گویند:
«جبههی مقاومت نه از پیروزیها مغرور باید بشود، نه از شکستها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست [همیشه] هست. زندگی شخصی انسانها هم همینجور است: در آن، موفّقیّت هست، ناکامی هست؛ زندگی گروهها همینجور است: در آن، موفّقیّت هست، ناکامی هست. یک روز یک جریان بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است؛ دولتها همینجور، کشورها همینجور. فراز و نشیب در زندگی هست؛ از فراز و نشیب نمیشود انسان پرهیز بکند. آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم، مغرور نشویم؛ چون غرور جهل میآورد و خود مغرور شدن، انسان را غافل میکند. وقتی که به فرود رسیدیم، یک جایی ناکام ماندیم، بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم.»
ناظر به بیانات رهبر معظم انقلاب، جمهوری اسلامی ایران که همواره بهطور اصولی بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی سوریه تأکید داشته و در تحولات اخیر هوشمندانه برخورد کرده، باید تحولات غرب آسیا را با دقت و بدون غفلت، رصد کرده و عوامل میدان و دیپلماسی در یک هماهنگی راهبردی، تهدیدها و فرصتهای آینده را بررسی و طی مشورت با نخبگان، متحدانه، تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و منافع ملی نظام را تامین نمایند.
۳۱۱۳۱۱