این تهدید نمایی از ایران نیز در واقع به دلایل مختلف برای مشروعیت دهی به سیاستهای خصمانه آمریکا در برابر ایران، سیاستهای متجاوزانه و سلطه طلبانه در خاورمیانه، ایجاد فضای بازتر در منطقه برای اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک آمریکا و ابعاد دیگری چون افزایش فروش تسلیحات به کشورهای همسایه ایران است.
این رویکرد دیگر آنقدر به امری متداول و عادی در سیاست خاورمیانهای و بینالمللی واشنگتن تبدیل شده است، که برای افکار عمومی نیز فارغ از اینکه چه کسی سکاندار کاخ سفید باشد، قابل فهم است که قرار نیست رویکرد کلان آمریکا نسبت به ایران تغییر کند. هر چند پس از یک سال جنگ غزه و تبدیل آن به آتش باری بین ایران و اسرائیل، برخی با ترامپ هراسی تلاش دارند، تهدید جنگ برای ایران را جدی تر از همیشه نشان دهند. اما بنا به ملاحظات گوناگون باید گفت کماکان ایران زدایی از طریق بازنمایی تصویر غیردوست داشتنی از ایران و جمهوری اسلامی ایران رویکرد اصلی آمریکا و متحدانش در منطقه و جهان خواهد بود.
در همین راستا نیز پیش بینی می شود به تبع دهه های گذشته مشارکت در تصویرسازی زشت و تهدیدآمیز از ایران همچنان شغل پردرآمدی برای وطن فروشان و همکاران شان در خارج از ایران خواهد بود. احتمالا نیز از همین چند روز پیش این افراد و همچنین حتی برخی اندیشکدههای آمریکایی و غیرآمریکایی تدارک پروپوزال ها و برنامه های جدید برای نقش آفرینی در سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده اند.
این در حالی است که یکی از عوامل تاثیرگذار بر اولویتهای چالش ساز در سیاست خارجی آمریکا در کنار اسناد راهبردی و رویکردهای جناح حاکم، جریانهای نفوذ به ویژه از نوع صهیونیستی هستند. لابیهای سیاسی یا مالی صهیونیست علاوه بر اینکه اولویت های سیاست خارجی آمریکا را جا به جا می کنند، با ورود به اتاق های فکر، نهادهای حقوقی و سیاسی آمریکایی و بین المللی، خرید چهره های تاثیرگذار و نفوذ در حلقه های فکری نخبگان تصمیم ساز، تلاش می کنند زمینه را برای تحقق اولویت های راهبردی سیاست خارجی آمریکا علیه ایران و در واقع اهداف اسرائیل فراهم کنند. آنها روندهای مطلوب در این زمینه را هدایت می کنند و حتی برای افکار عمومی جهان تهدیدهای مدنظر آمریکا را تبیین می کنند. این جریان ها همزمان با اقدامات پشت پرده، منابع تکمیل کننده و خوراک تولید هراس های جمعی را نیز در رسانه های پرمخاطب تولید می کنند.
رسانه های دیداری و شنیداری پربازدید جهانی به عنوان ابزار دست لابی ها و اتاق های فکر پرنفوذ ضد ایرانی، نقش انتقال دهنده مفاهیم و تصاویر وهم آلود و جهت دهی شده علیه ایران را در سیاست های صهیونیستی و آمریکایی را ایفا می کنند. این رابطه شبکه ای به قدری پیچیده است که گاهی پیدا کردن سرنخ اصلی دشوار می شود.
به عنوان مثال مارک دوبوویتز مدیر عامل اجرایی اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسیها در آمریکا یکی از افرادی است که با نام ایران و ارائه مشاوره درباره سیاست های ضد ایرانی به افراد و دولت ها تجارت می کند. او در دهه گذشته به دولت های متعدد و به خصوص جمهوری خواهان در کاخ سفید در زمینه مهار تسلیحاتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مشاوره داده است. در سال ۲۰۱۷ یکی از مهمترین راه¬پردازان برای واشنگتن جهت خروج آمریکا از توافق هسته ای، قراردادن سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریست، تشدید تحریم ها علیه سپاه، ترور شهید سردار قاسم سلیمانی و افزایش اتهامات حقوق بشری برای جمهوری اسلامی ایران «مارک دوبوویتز» بود.
استراتژی اصلی و پیشنهاد دوبوویتز و بنیاد دفاع از دموکراسی ها، «تضعیف نهادهای حاکمیتی، امنیتی و نظامی ایران» با استفاده از روش های مختلف و ترکیبی است. وی اخیرا در یادداشتی برای وال استریت ژورنال تجویز کرده است که پس از سرنگونی حلقه آتش ایران (فرماندهان مقاومت)، باید زنجیره آزادی از طریق برانگیختن نارضایتی داخلی علیه ایران ایجاد شود.
به نظر می رسد در دولت دوم دونالد ترامپ نیز تجویزهای دوبوویتز برای رئیس جمهور آمریکا مقبولیت بیشتری داشته باشد. بر این اساس پیش بینی می شود فشار حداکثری از طریق ایجاد بهانه های جدید حقوق بشری یا تسلیحاتی، تحریم و همزمان تهدید نظامی به عنوان گزینه همیشه حاضر روی میز، مهمترین ابزارهای واشنگتن علیه تهران باشند.
گفتنی است ابزارهای سخت افزاری تهدید به حمله نظامی و نرم افزاری تحریم های اقتصادی همواره به صورت مستمر بر روی میز تصمیم سازان جمهوری خواه و دموکرات بوده است. اما مهمترین دلیل عدم قطعیت در حمله نظامی، افزایش ادراک تهدید توسط آمریکایی ها به دلیل افزایش سطح و میزان غنی سازی در سایت های غنی سازی در ایران است، در این رابطه نیز آژانس بین المللی انرژی اتمی کماکان به ماموریت خود در سیاسی کاری بازرسی ها ادامه خواهد داد. البته این هشدار به معنای نفی همکاری با آژانس نیست، بلکه برای تدابیر بیشتر در این رابطه است. سفر پیشروی رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران نیز همزمان با طرح برخی درخواست ها در ایران برای بمب اتم نیز معنای قابل توجهی دارد.
در مجموع رویکرد فشار حداکثری کماکان ادامه خواهد داشت حتی اگر منجر به مذاکرات موردی شود. در رویکرد جدید مافیای ضد ایرانی نیز احتمالا برخی چهره ها که پیشتر ماهیت مزدوری خود برای عوامل خارجی را نشان داده اند، تلاش کنند خود را چهره های ملی گرا نشان دهند و یا چهره های جدید برای دور جدید فشار حداکثری، اغتشاش و تحریم از سوی رسانه های غربی برساخته شود. در این چارچوب البته برنامه افزایش عملیات های تروریستی و حذف فیزیکی مقامات ایران نیز کماکان ادامه خواهد داشت.
۳۱۱۳۱۱