البته، فناوری تنها کلید کشتن میلیونها نفر نیست، و برخی از مرگبارترین رهبران تاریخ به سلاحهایی که ما امروز آن ها را قدیمی و منسوخ میدانیم تکیه کردهاند! جنگ دهشتناک جهانی دوم سرنوشت بشر را دگرگون کرد. برای اکثر مردم، زمانی که به مرگبارترین دیکتاتور تاریخ فکر میکنند نام آدولف هیتلر به ذهن خطور میکند. […]
البته، فناوری تنها کلید کشتن میلیونها نفر نیست، و برخی از مرگبارترین رهبران تاریخ به سلاحهایی که ما امروز آن ها را قدیمی و منسوخ میدانیم تکیه کردهاند! جنگ دهشتناک جهانی دوم سرنوشت بشر را دگرگون کرد. برای اکثر مردم، زمانی که به مرگبارترین دیکتاتور تاریخ فکر میکنند نام آدولف هیتلر به ذهن خطور میکند. در خونینترین نبرد تاریخ بشریت، ایدئولوژیها و گروههایی که از چند قرن پیش در حال پرورش یافتن بودند، به شدیدترین شکل ممکن باهم درگیر شدند. در خط زمانیای که ما در آن زندگی میکنیم، رایش سوم پس از چند سال نبرد فرسایشی نابود شد؛ هیتلر خودکشی کرد و این ایدئولوژی خونبار هم همراه با مرگ او قدرتش را از دست داد.
در زمان رایش سوم، کودکان به ویژه در معرض خطر مرگ تحت رژیم نازی قرار داشتند. تخمین زده میشود که حدود ۱.۵ میلیون کودک، یا مستقیماً توسط نازیها یا در نتیجه مستقیم اقدامات آنان، کشته شدند. نقض حقوق کودکان، در تاریخ بشر، سابقهای طولانی دارد که در هر دورهای از تاریخ، تعریف مفهومی آن، متفاوت و معمولا فاقد بار معنایی منفی بوده است. کودکان آسیبپذیرترین گروه جامعه انسانی، نخستین کسانی هستند که در معرض هجوم مستقیم انواع ناگواریها، فشارها و مشکلات ناشی از زندگی بزرگترها قرار میگیرند و آن را تحمل میکنند. حقوق کودکان بهعنوان بخشی جداییناپذیر از حقوق بشر، شامل حق زندگی، حق آموزش، حق حفاظت از خشونت و حق مشارکت در تصمیمگیریهایی است که بر زندگی آنها تأثیر میگذارد. با این حال، تاریخ نشان میدهد که در زمانهای بحران و جنگ، این حقوق به راحتی نادیده گرفته میشوند. حقوق کودکان، حقوق ویژه یا حقوق متفاوتی نیستند؛ حقوق کودکان حقوق بنیادین بشر است. کودک انسانی است که حق دارد همانند انسانهای دیگر با او رفتار شود و بشریت بهنوعی مدیون کودکان است؛ بنابراین بهترین چیزی که میتواند به کودکان ببخشد، برخورداری از حق و حقوق مناسب است.
نقض حقوق کودکان در تاریخ بشر، به ویژه در دورههای سیاسی تاریک از هیتلر تا دونالد ترامپ، یک مسألهی پایدار و نگرانکننده است. دوران رژیم نازی تحت رهبری آدولف هیتلر و دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ اگرچه از نظر تاریخی و جغرافیایی متفاوت هستند، اما در هر دو دوران، کودکانی که حقوق بنیادین آنها نادیده گرفته شده، قربانی سیاستهای ستمگرانه شدند. در رژیم نازی، حقوق کودکان بهویژه آنها که متعلق به اقلیتهای نژادی بودند، بهطور سیستماتیک نقض شد. برنامههای نژادی نازی، که با هدف حذف یهودیان و سایر اقلیتها طراحی شده بودند، شامل موارد زیر بود: ۱-جداسازی و تبعید؛ کودکان یهودی و رومی به اردوگاههای مرگ فرستاده میشدند. در اردوگاهها، آنها در معرض شرایط غیرانسانی قرار داشتند. بهعنوان مثال، در اردوگاه آشویتس، هزاران کودک بدون هیچگونه دلسوزی و در بدترین شرایط کشته شدند؛۲-آموزش ایدئولوژیک: سیستم آموزشی تحت کنترل نازیها به ترویج ایدئولوژی نژادپرستی و برتری نژاد آریایی پرداخت. کودکان غیرآریایی از دسترسی به آموزشهای اساسی محروم شدند و در بسیاری از موارد، تحت فشارهای روحی و جسمی قرار گرفتند؛۳-سوءاستفاده از کودکان: در برنامه «زندگی بیرحمانه» (Lebensborn)، کودکان آریایی از مادران غیرآریایی جدا شده و به خانوادههای آریایی داده میشدند. این سیاست، شامل سوءاستفاده و تجاوز به حقوق انسانی آنها بود.
دولت دونالد ترامپ نیز در خلال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میلادی با اجرای سیاستهایی که بهویژه به کودکان مهاجر آسیب میزد، به نقض حقوق کودکان ادامه داد:۱-فصل مشترک خانوادهها: سیاست «صفر تحمل» باعث جداسازی کودکان از والدینشان در مرز آمریکا شد. این جدایی نه تنها به سلامت روحی و جسمی کودکان آسیب زد، بلکه آسیبهای بلندمدتی به روابط خانوادگی ، نهاد خانواده ها وارد نمود؛ ۲-وضعیت پناهندگی: بسیاری از کودکان مهاجر بهدلیل عدم دسترسی به وکلای مناسب و اطلاعات کافی، در سیستم قضایی به دام افتادند. این مسأله منجر به بلاتکلیفی و ناامیدی در زندگی آنها شد؛ ۳-شرایط نگهداری: مراکز نگهداری کودکان مهاجر، به دلیل عدم امکانات مناسب و شرایط غیربهداشتی، به محلهایی ناامن تبدیل شدند. گزارشها در آمریکا نشان میدهد که برخی از کودکان در این مراکز به سوءاستفادههای جسمی و روانی دچار شدهاند.
نکته مشترک در هر دو دوره، نادیدهگرفتن حقوق انسانی کودکان بهعنوان ابزارهایی جهت پیشبرد اهداف سیاسی و ایدئولوژیک است. در دوران هیتلر، سیاستها بهطور مستقیم به حذف و نابودی اقلیتها منجر شد، در حالی که در دوران دونالد ترامپ، سیاستهای ضد مهاجرت به جدایی و تبعید کودکان منجر گردید. نقض حقوق کودکان در دوران هیتلر و ترامپ نه تنها نشاندهندهی سوءاستفاده از قدرت است، بلکه یک یادآوری تلخ از عواقب نادیدهگرفتن حقوق بشر میباشد. این دو دوره تاریخی، بر اهمیت دفاع از حقوق کودکان تأکید میکنند و نشان میدهند که چه آسیبهایی ممکن است بر نسلهای آینده وارد شود. برای ساختن آیندهای بهتر، لازم است که جوامع و دولتها بهطور جدی به حقوق کودکان توجه کنند و به حفظ و حمایت از آنها بپردازند. حفاظت از حقوق کودکان نه تنها یک وظیفهی انسانی است، بلکه پیشنیاز پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در هر جامعهای به شمار میرود. این روزها، در جریان انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا، صدای پای ترامپ اینقدر نزدیک است که همگان نگران نقض مجدد حقوق کودکان هستند!
* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان