جاسم ویشگاهی، کاپیتان سابق تیم ملی کاراته ایران، اتفاقاتی که باعث افت این رشته شده را با جزئیات تشریح میکند.
به گزارش “ورزش سه”، کاراتهى ایران در بیست و شش دورهى رقابتهاى برگزار شدهى قهرمانى جهان، موفق شده ۴۳ مدال را به خود اختصاص دهد که از این بین ۱۰ عدد طلا، ۹ نقره و بیست و چهار تاى آن نیز برنز است.از بین این ۴۳ مدال قهرمانى جهان تنها یک نقره و سه برنز آن را زنان ایران به ارمغان آورده که مىتوان نقرهى کمیته انفرادى حمیده عباسعلى و برنز کاتاى تیمى الناز تقى پور، نجمه قاضى زاده و مهسا افسانه در رقابتهاى برمن آلمان را اولین مدالهاى تاریخى انفرادى و تیمى دختران کاراتهکاى کشورمان دانست.البته تک مدال و طلاى سجاد گنجزاده در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز برگ زرین بینظیرى محسوب مىشود که به نظر با توجه به حضور تک دورهاى کاراته در این بازیها، باید آن را فعلا تکرار نشدنى و تاریخىترین به حساب آورد، مگر در آینده شاهد راهیابى دوباره کاراته به بازیهاى المپیک باشیم.کاراته ایران اولین مدال جهانى خود را ۱۹۷۷ در توکیوى ژاپن به گردن آویخت، جایى که برنز کمیته تیمى بهدست آمد. مهدى عموزاده را باید در کاراته و رقابتهاى انفرادى جهان پیشرو به حساب آورد. او ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶ در کوتاکینابالوى مالزى و سان سیتى در آفریقاى جنوبى موفق شد اولین مدال انفرادى کاراته قهرمانى جهان را ابتدا به رنگ برنز به ارمغان بیاورد و بعد آن را تبدیل به طلا کند تا براى اولینبار یک ایرانى در کاراتهى دنیا تاجگذارى خود را رسما اعلام کرده باشد.
از ۱۰ طلاى تاریخ کاراتهى ایران در قهرمانى جهان هفت مدال آن در کمیته انفرادى و سه عدد نیز در کمیته تیمى بهدست آمده است.•به اسامى طلایه داران کاراته کشورمان در جهان توجه کنید:🥇مهدى عموزاده ۱۹۹۶ منهاى ۶۵🥇حسین روحانى ۲۰۰۶ منهاى ۶۰🥇جاسم ویشگاهى ۲۰۰۶ منهاى ۷۵ 🥇امیر مهدىزاده ۲۰۱۲ منهاى ۶۰🥇امیر مهدىزاده ۲۰۱۶ منهاى ۶۰🥇سجاد گنجزاده ۲۰۱۶ مثبت ۸۴🥇بهمن عسگرى ۲۰۱۸ منهاى ۷۵این شش نفر تنها کسانى هستند که در تاریخ پنجاه و سه سالهى برگزارى رقابتهاى کاراته کنترلى جهان موفق شدهاند هفت مدال طلا را بر گردن بیاویزند و سه طلاى متوالى کومیته تیمى ۲۰۱۴، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ دنیا را هم باید به مدالهاى زرین انفرادى اضافه کرد.این که کاراتهى ایران در رقابتهاى قهرمانى ۲۰۲۱ جهان غایب بود و در پیکارهاى ۲۰۲۳ نیز تنها با یک مدال نقره و برنز مردان به ردهى دوازدهم اکتفا کرد در حالیکه طلاى المپیک توکیو در کلکسیون افتخارات ورزشکاران این رشتهى پرطرفدار ورزشى قرار دارد، جاى تعجب، انتقاد و سوالهاى بسیارى را در ذهن باقى مىگذارد.جاسم ویشگاهى به عنوان قهرمان و نایب قهرمان جهان، کاپیتان گیلانى سالهاى سال تیم ملى کاراته و سرمربى سابق تیم ملى سوئد، یکى از عنوانداران محبوبى به حساب مىآید که مورد وثوق جامعه کاراته چه از لحاظ فنى و میزان افتخارات محسوب مىشود و چه اخلاقى.ورزش ایران هیچگاه از خودگذشتگى ستودنى جاسم ویشگاهى پسر اهل بندرانزلى و کاپیتان گیلانى آن روزهاى کاراتهى خود را فراموش نخواهد کرد. زمانى که با مچ پاى به شدت آسیبدیده به بازیهاى آسیایى ۲۰۱۰ گوانگژو اعزام شد تا در روز آخر با غیرتى مثال زدنى و تحمل درد فراوان، طلایى را به گردن آویزد که باعث شد کاروان ورزش ایران از قزاقستان پیشى گرفته و بر ردهى چهارم این بازیها تکیه زند. دقیقا بهترین عملکرد و نتیجه ورزش ایران بعد از ۱۹۷۳ تهران در بازیهاى آسیایى.هر چند سالهاى بعد دوپینگ یکى از ورزشکاران قزاقستانى مثبت اعلام شده و یک طلاى آنها نیز پس گرفته شد اما در تکاپوى روز آخر بازیهاى آسیایى ۲۰۱۰، این ویشگاهى بود که ایران را با کسب طلاى بیستم، به عنوان یکى از چهار قدرت ورزش آسیا بعد از سه کشور چشم بادامى شرق قارهى کهن یعنى چین، کره جنوبى و ژاپن در آن سال، معرفى کرد.”ورزش سه” با کاپیتان سابق تیم ملى و سرمربى سابق کاراته سوئد به صورت اختصاصى گپى زد تا شاید ورزش پرطرفدار کاراته بتواند با تکیه بر نظرات تخصى بزرگان پرافتخار کنار گود ماندهى خود، بار دیگر به روزهاى اوج بازگردد.امثال من باشیم لابى گرى و پارتى بازى جایى ندارددر سرمربیگرى سوئد موفق عمل کردمآنهایى که بله قربانگو نیستند جایى در ورزش ندارندکیسهاى براى کار با فدراسیون ندوختهامساختمان کاراتهى ما کج استمتکى شدهایم به تک مهرههابازیکن براى تیم ملى ناز مىکندالان کاراته ایران با آن همه افتخار کجاى دنیاست؟در کاراته نود درصد آدمها سر جاى خود نیستندتا بخواهید نیروى مستعد در کاراته وجود داردچرا جاسم ویشگاهى با آن همه مدال جهانى و آسیایى، سالها کاپیتانى تیم ملى و حتى تجربه سرمربیگرى کاراته تیمهاى ملى مردان و زنان سوئد، در آستانه ۴۱ سالگى جایى در فدراسیون کاراتهى ایران و نقشى حیاتى در حل مشکلات امروزى این ورزش ندارد؟!براى اینکه نمىخواهند جاسم ویشگاهى باشد، اگر امثال من در کاراته حضور پر رنگى داشته باشند کسانى که با لابى و پارتى بازى آمدهاند جایگاهى نمىتوانند و نخواهند داشت. اگر جاسم ویشگاهى و امثال او به کار دعوت شوند این ما هستیم که برنامهى هدفمند مىدهیم نه اینکه از بیرون با لابىگرى همه چیز، تزریق شود.ولى بى شک استفاده از جاسم ویشگاهى و جاسم ویشگاهىهاى کاراته، مىتواند این رشته را به جایگاه اصلىاش برگرداند، اینطور نیست؟!یعنى واقعا فکر مىکنى در سیستم ورزش و فدراسیون کاراته برنامهاى براى استفادهى درست از توان فنى و علم روز قهرمانان عنواندار وجود دارد؟ در حد شعار شاید باشد اما در حد عمل و پایبندى به آن آنهم به معناى واقعى خیر. مردم شخصیت اجتماعى من را از کاراته شناختند، هر چه بهدست آوردم اول لطف خدا بوده و بعد بر پایه تلاش و زحمت خودم. بگذار یک حقیقت را در رسانهاى مثل “ورزش سه” به درستى باز کنم. ما در ورزش ورزشکارانى داریم که در اوج توانمندى فنى، تجربه و علم روز، بله قربانگو نیستند. دستورى کار نمىکنند، به هر کار اشتباه و نادرستى تمکین نمىکنند تا فقط باشند و باشند.قطعا چنین قهرمانانى که امروز هم کم نیستند در رشتههاى مختلف، حتى بالاترین سطوح دانشگاهى را هم گذراندهاند جایى در سیستم ورزش کشور نخواهند داشت.از من هم زمانى که به پختگى امروز نبودم براى جا باز کردن در دل جامعه کاراته به عنوان ابزار استفاده شد، نباید به عنوان ابزار از قهرمانان ورزشى توسط تصمیم گیرندگان فدراسیونها استفاده کرد، اتفاق تلخى که خودم تجربهاش کردم و دوست ندارم تکرار شود.این روزها در انزلى با شاگردانت در باشگاه روزگار مىگذرانى، در سوئد هم که سرمربى بودى نتیجهى بدى با توجه به اینکه این کشور اسم و رسمى در کاراته جهان ندارد نگرفتى، به نظر نباید فدراسیون برنامهاى براى استفادهى صحیح از امثال تو داشته باشد؟سه سال و نیم تجربه سرمربیگرى تیمهاى زیر ۲۱ سال و بزرگسالان دختر و پسر کاراته سوئد را در کارنامه دارم و حتى این کشور توانست بعد از پانزده سال در اروپا مدال برنز و مقام سومى را کسب کند اما کیسهاى براى کار با فدراسیون به عنوان مربى یا جایگاه مدیریتى ندوختهام. یک برهه دوست داشتم و قرار بود به عنوان مدیر تیمهاى ملى پایه کار کنم، آن زمان نه نگفتند، استقبال هم کردند اما آنقدر شیرین دورم زدند که تجربه کردم با سیستمى که اینچنین رفتار مى کند نمىشود برنامه محور جلو رفت. ساختمان کاراتهى ما کج است، کج بالا رفته، الان بعد از هفت هشت سال به جایى رسیدیم که همه فهمیدهاند کار از پایه خراب و اشتباه بوده است.در آسیا فقط کاراته ژاپن مقابل ایران حرفى براى گفتن داشت، کاراتهى ایران به هیچ کشور دیگرى باج نمىداد و بر همه سوار بود. در هفت هشت سال قبل کاراتهى ایران بین پنج کشور اول دنیا بود اما الان کجا هستیم؟ اینها برمىگردد به زیربناى کار که خراب است. روى داشتههایمان آیندهنگرى نکردیم، چرا در قهرمانى جهان فقط مهدى خدابخشى باید به فینال راه پیدا کند؟ چرا کاراتهى ایران این روزها متکى شده است به تک مهرهها؟ جواب ساده است.دوازدهم شدن کاراتهى ایران در جهان و قبلتر از آن عملکرد در بازیهاى آسیایى ایجاد نگرانىهاى بیشمارى کرده است.قدیم سوال خبرنگاران و اهالى رسانه این بود که چند امید مدال دارید، جواب این بود که سه مدال صد در صد و دو تا احتمال. مىشد روى پنج نفر حساب و احتمال باز کرد. الان از سرمربى و مربى تیم ملى بپرس چند مدال؟ نمىتواند جوابى بدهد چون زیر سوال مىرود. شرایط دیگر به هیچ عنوان مثل گذشته نیست.کاراتهى دنیا حسابى و بدون حاشیه رفته کار کرده، قدیم ما دو مسابقه بین المللى مىرفتیم الان فقط ۱۲ مسابقه لیگ جهانى در سال برگزار مىشود، حالا قهرمانى آسیا، قهرمانى جهان، رقابتهاى آزاد و مابقى بماند.اما آیا ما هم حسابى و بىحاشیه کار کردهایم؟ خیر.تو در جامعه کاراته مورد وثوق هستى چه از لحاظ مدال و افتخارات، چه توان بالاى فنى و علمى، چه اخلاقى، نمىخواهى بى تعارفتر، مشکلات را بازگو کنى؟اول اینکه کو گوش شنوا؟! به کار بسته مىشود؟ تغییر حاصل مىشود؟ مهمترین مسئله دانه درشتهایى هستند که با ارتباط، چسپیدهاند به سیستم مدیریتى و فنى کاراته، اینها باید الک شوند. باید خالصها، دلسوزها، آنهایى که علم روز دارند، آنهایى که از لحاظ فنى بالا هستند وسط کار باشند.یکى از دلایلى که در سوئد موفق بودم این بود که پا به پاى شاگردان ملىام تمرین مىکردم، تازه پا به سن گذاشته نیز بودم و دیسک کمر هم داشتم اما در کاراته مربى باید شیوه و سرعت را بتواند آموزش دهد.مربیان ما وقتى در شرایط کوران مسابقه قرار نگرفته باشند چه کمکى مىتوانند انجام دهند. کجاى دنیا مربى موفق برنامه تمرین را از بازیکن مىگیرد؟ کجاى دنیا مربى براى انتخابى تیم ملى، ورزشکارى که حذف شده را به هر شکل و صورتى برمىگرداند؟! من در اوج آمادگى و داشتن طلاى جهان بهخاطر نیاز کشورم به خودم اجازه نمىدادم ناز کنم یا کسى بخواهد ناز من را بکشد. الان بازیکنان براى تیم ملى ناز مىکنند.در این چند سال اخیر به حاشیههاى انتخابها و اردوهاى تیم ملى نگاه کنید. هر کسى با چهار تا مدال به خودش حق اعتراض مىدهد. نود درصد مدیریت تیم ملى با بازیکن بوده و بچه ها هستند که تعیین مىکنند چگونه تمرین کنیم.ورزش اهمیت بالایى در امید بخشى به جامعه دارد، المپیک هم نزدیک است اما به نظر المپیک ویژه و پر مدالى مثل ۲۰۱۲ لندن با مدالهاى رنگارنگ یا حتى شبیه ۲۰۱۶ ریو یا ۲۰۲۰ توکیو در ۲۰۲۴ پاریس پیشرو نیستبه اندازه کافى مشکلات اقتصادى و بلایاى مختلف روى دوش مردم فشار مىآورد، تنها دلخوشى همین ورزش است، هر رشتهاى که موفق مىشود مردم به آن افتخار مىکنند و با تمام وجود و با غرور ملى، امید به همه تزریق مىشود اما انگار این دلخوشى هم در حال گرفته شدن است چون خیلى تصمیمات همسو با توانمندىهاى ورزش نیست. مثلا در کاراته نود درصد، هیچکس سرجاى خودش قرار ندارد. اگر نمىتوانیم و نمىشود که تحول ایجاد کنیم برویم، منفعت شخصى باید کنار رود و ملى فکر کرد، باید شایستهها و پرانگیزهها این کشتى سوراخ شدهى ورزش را با حضور خود ترمیم کنند و به مقصد برسانند.ما از نظر کمیت و کیفى پتانسیل کافى و لازم را داریم، ماهى را هر وقت از آب بگیرى تازه است، هر وقت جلوى ضربه را بگیرى سود خواهد بود.براى برگشتن کاراته به اوج و قرار گرفتن در بین تیمهاى برتر دنیا چه باید کرد؟کاراته رشتهاى نیست که مثل فوتبال نیازمند زیر ساختهاى روز دنیا مثل استادیوم، چمن و ابزار گرانقیمت باشد. کاراته کا با یک لباس مىتواند حسابى تمرین کند، زیر ساخت آنچنانى در وهلهى اول نمىخواهد.کاراته نیروى انسانى زبده مىخواهد و ارزش گذاشتن و به کارگیرى سرمایههاى انسانى. نیروى انسانى مستعد تا دلتان بخواهد در این کشور موج مىزند و سرمایه انسانى، نیروهاى متخصص، زیده و نخبه هم در کاراته هست که مىتوانیم دعوت کنیم وسط میدان. مقام دوازدهم دنیا براى کاراته خیلى بد است اما من به آن امیدوارکننده نگاه مىکنم. شاید تلنگرى باشد تا بیدار شویم و ترمز دستى اشتباهات را بکشیم.اگر بخواهند حاضرى بیایى وسط و آستین بالا بزنى که خیلى از عنوانداران کاراته هم بیایند وسط گود؟کاراته بزرگترین ضربه را از خود کاراته خورده است، نمىتوانیم که خودمان را گول بزنیم، برخى افراد سر خود را مثل کبک کردهاند زیر برف و نمىخواهند اشتباهات را قبول کنند. من کیسه که چه عرض کنم گوشهى جیبم را هم ندوختهام. حاضر نیستم که بخواهم به هر قیمتى باشم و کار کنم. الان دقیقا دارم از تماشاى بزرگ شدن دختر یازده ماههام جلوى چشمهاى خودم بالاترین لذتها را مىبرم. درد بودن و نبودن شخص جاسم ویشگاهى نیست. حرفهایى که زدم براى خود کاراته بود نه شخص خودم.سوال آخر، پنج سال قبل در ۳۶ سالگى دست به کار بزرگى زدى و در لیگ جهانى مدال برنز گرفت این بازگشت مایکل جردن گونه کمى عجیب بود و غیر قابل باورراهیابى کاراته به المپیک توکیو و حضور این رشته تنها در یک دوره از المپیک، انگیزهى فراوانى به کاراته کاها تزریق کرده بود. بعد از هشت سال دورى از ورزش حرفهاى برگشتم روى تاتامى و در لیگ جهانى ۲۰۱۸ اتریش و رقابتهاى کاراته وان با هفت مسابقه و شش برد مدال برنز مثبت ۸۴ کیلو را گرفتم. هنوز هم تمریناتم را کنار نگذاشتهام و الان هم در آستانهى ۴۱ سالگى سر وزن هستم و آمادگى بدنى دارم، بازیکن از مربى که خودش مرد تاتامى نباشد حرف شنوى ندارد. حرف آخرم اینکه روزگارى بردن ژاپن رویا بود که در قهرمانى ۲۰۰۵ آسیا آنها را بردیم و قهرمان آسیا شدیم اما امروز با این همه قهرمان عنواندار و سرمایه انسانى و استعدادهاى بینظیر کاراته ایران نباید در رده دوازدهم جهان قرار گیرد. کاش که گوش شنوایى در کار باشد و همتى به خرج دهد تا کاراته به اوجى که لیاقت دارد برگردد.گوشهاى از افتخارات جاسم ویشگاهى در کاراته🥇انفرادى قهرمانى ۲۰۰۶ جهان🥈انفرادى قهرمانى ۲۰۰۲ جهان🥉تیمى قهرمانى ۲۰۰۲ جهان🥇انفرادى سوپر کاپ ۲۰۰۲ جهان🥉انفرادى لیگ جهانى ۲۰۱۸🥇بازیهاى آسیایى ۲۰۰۶ دوحه🥇بازیهاى آسیایى ۲۰۱۰ گوانگ ژو🥈بازیهاى آسیایى ۲۰۰۲ بوسان🥇تیمى قهرمانى ۲۰۰۵ آسیا🥇انفرادى قهرمانى ۲۰۰۷ آسیا🥈انفرادى قهرمانى ۲۰۰۱ آسیا🥈انفرادى قهرمانى ۲۰۰۳ آسیا🥉تیمى قهرمانى ۲۰۰۳ آسیا🥇تیمى امیدهاى ۲۰۰۳ جهان🥈تیمى امیدهاى ۲۰۰۱ جهان🥉انفرادى امیدهاى ۲۰۰۳ جهان🥇انفرادى جوانان ۱۹۹۹ جهان✍🏻 پوریا تابان