دنیای کودکی بسیاری از بچههای کم سن و سال خلاصه میشود در بازی کردن، دختر که باشی به سراغ عروسک میروی و با نوازش و در آغوش گرفتنش رسم مادری کردن میآموزی، پسر هم که باشی بیشتر به سراغ تانک و تفنگ و هواپیما میروی و از همان کودکی رویای خلبانی و پلیس شدن در سر میپرورانی.
کیان رشیدی اما سه سالش که میشود، ناخودآگاه سمت ۲ کیسه ۱۰ کیلویی برنج گوشه خانهشان میرود و در یک ضرب بلندشان میکند، اهل خانه انگشت در دهان از این توانایی، اسپند دود کرده و همانجا پی به استعدادی ذاتی در کودکشان میبرند.
آغاز طی کردن ره صد ساله در یک شب از همان روز برای کیان شروع میشود، آوازه قدرت بدنی کودکی سه ساله از بیرانشهر در شهر میپیچد و همین که به گوش استاد میرسد برای دیدن این کودک راهی منزلشان میشود.
پدر کیان میگوید: آقای سپهوند از قهرمانان پاورلیفتینگ همین که به خانهمان آمد، فقط به دستهای کیان نگاه کرد و رفت، آن وقت چیزی از استعداد علی به ما نگفت و بعدها که کیان ۶ ساله شد و از فرزندمان برای شرکت در مسابقات دعوت کرد، به ما گفت: ترسیدم از قدرت پسرتان مطلع شوید و به انجام کارهای سنگین وادارش کنید، در حالی که سنش برای شروع ورزش سنگینی چون پاورلیفتینگ کم بود و منتظر شدم ۶ ساله شود.
این تعریفهای ابتدایی از توانایی و استعداد ذاتی کودکی ۶ ساله که لقب قویترین کودک جهان را به خود گرفته، ترغیبمان کرد بیشتر با کیان رشیدی و پدرش که همه جوره حامی و هوادارش است گفتوگویی را ترتیب دهیم که شما را نیز به خواندن آن دعوت میکنیم.
چند سال دارید و شغل شما چیست؟ به جز کیان چند فرزند دیگر هم دارید؟
پدر کیان: متولد سال ۵۶ در شهرستان خرمآباد هستم، کشاورزی میکنم و دو فرزند دارم، کیان متولد هشتم آذرماه سال ۹۴ است و دخترم یک سال و نیم از کیان بزرگتر است، در حال حاضر هم کیان پیش دبستانی را تمام کرده و مهرماه کلاس اولی میشود.
اولین بار چگونه متوجه توانایی کیان در بلند کردن اجسام شدید؟
پدر کیان: یک روز پدرم ۲ کیسه ۱۰ کیلویی برنج برایمان آورد و گوشه اتاق گذاشت، چند ساعتی که گذشت کیان که سه سال و نیم داشت، ناخودآگاه به سمت کیسهها رفت و بلندشان کرد.
این حرکت کیان برایمان تازگی داشت، از همان سنین کم قد و وزن خوبی داشت، اما فکرش را هم نمیکردیم کودک خردسالمان دست به چنین کاری بزند و کیسههای برنج را بدون کوچکترین فشاری بلند و جابهجا کند.
یکی از اقوام آن روز در خانهمان بود و همین که کار کیان را دید، بلند شد و رفت، چند روز بعد با یک نفر که بعدها خودش را محمدرضا سپهوند رئیس ورزشهای دانشگاهی لرستان معرفی کرد به دیدن کیان آمدند و پس از چند لحظه تماشای فرزندمان خداحافظی کردند.
در خانواده کیان، فردی سابقه ورزشهایی مثل وزنهبرداری و پاورلیفتینگ را دارد؟
پدر کیان: جوان که بودم والیبال بازی میکردم، به شکل حرفهای نبود، اما اصولی بازی والیبال و کلا ورزش کردن را یاد گرفتم، اما اینکه در رشته وزنهبرداری و امثال آن سابقهای داشته باشیم، خیر. البته عموهای کیان هم قبلا سنگنوردی میکردند.
بعد از اینکه متوجه استعداد کیان شدید، اقدام خاصی مثل شرکت در مسابقات انجام دادید؟
پدر کیان: آن روزها گذشت و ما بارها میدیدیم که کیان اجسام سنگینی را بدون زحمت بلند میکند، اگرچه بیشتر مادرش نگران این کار کیان بود که مبادا به خودش صدمه بزند و مراقبش بود، اما این حرکات ذاتی بود و ناخودآگاه در طی چند توسط فرزندمان انجام میشد.
پنج ساله که شد، در بروجرد مسابقه مچاندازی داشتم که آقای سپهوند اصرار کرد کیان را همراه خودم به این مسابقات ببرم، مسابقه خودم که تمام شد، در مسابقه بلند کردن اجسام سنگین به کیان مدال طلا دادند.
همانجا بود که راز سکوت آن روز دیدن کیان را برایم فاش کرد، آقای سپهوند گفت که همان روز در سن سه سال و نیمی که کیان را دیدم از روی پنجه و پاهایش متوجه شدم که با یک اعجوبه طرف هستم، منتها ترسیدم که اگر به شما بگویم، ممکن است بچه را واردار به انجام کارهای سنگین و بلندکردن وزنه کنید و به کیان آسیب برسانید، صبر کردم تا سنش بیشتر شود و تمرینات را به شکل جدی شروع کند.
بیشتر هم سن و سالهای تو در کوچه با هم بازیهای خودشون مشغول شیطنت هستند، این کودکی کردن در وجودت بود یا اینکه فقط دوست داشتی جسم سنگین بلند کنی؟
کیان: شاید بیشتر از بچهها، من رو در کوچه و مشغول بازی کردن ببینید، اتفاقا کوچکتر که بودم خیلیها بهم میگفتند که روی زمین بند نمیشوی و مدام در حال فعالیت هستی.
با بیشتر هم سن و سالهام دوست هستم و بازی میکنیم، گاهی هم با پدرم سر زمین میروم و کمکش میکنم، اینکه همه روز در خانه باشم و فقط در حال استراحت و یا بلند کردن جسمی باشم، اینجوری نیست.
پدر کیان: من و مادرش همان روز که متوجه استعداد کیان شدیم به خودمان قول دادیم که کیان را وارد دنیای بزرگترها نکنیم و بگذاریم بچگی کند، گاهی وقتها که پیش میآمد و نزدیکان از کیان میخواستند که بازی را رها کند و برایشان مثلا جسمی را بلند کند، مانع میشدیم و اجازه چنین کاری را نمیدادیم.
کیان مثل هم سن و سالهایش فرصت بازی و شیطنت داشته و دارد، چه در خانه هم بازی خواهرش میشد و چه در کوچه و مهمانی با دوست و فامیل.
کیان: روزهایی که کوچکتر بودم، پدرم خیلی مواظب بود که کسی مجبورم نکند کار سنگینی انجام بدم، اتفاقا هر وقت مهمانی میرفتیم خودش بچههای فامیل را صدا میزد که بیایید با کیان بروید بازی.
شروع رسمی مسابقات کیان در چه سنی بود؟
پدر کیان: ۶ ساله که شد، آقای سپهوند باز از کیان دعوت کرد که به دانشگاه آزاد خرمآباد رفته و در مسابقات پاورلیفتینگ شرکت کند.
چند روز قبل اینکه در مسابقات شرکت کند، ۴ جلسهای تمرین کرد و راهی مسابقات شد، برای نخستین بار همانجا وزنه ۸۲ کیلویی را لیفت کشید.
مهراب فاطمی که خود از قویترین مردان ایران است، تصاویر لیفت کشیدن کیان را میبیند، به تهران دعوتش کرد و در آنجا وزنه ۹۰ کیلویی را لیفت کشید.
چند روز بعد آقای حمید قلیزاده؛ بنیانگذار و رئیس سازمان جهانی ثبت رکوردهای ورزشی جهان(ایمارو) با حضور در شهرستان الشتر لیفت وزنه ۹۵ کیلویی را توسط علی مشاهده و ثبت کرد و از آنجا لقب قویترین کودک جهان به کیان رشیدی تعلق گرفت.
تا قبل از کیان، کسی چنین رکوردی را ثبت نکرده بود؟
پدر کیان: خیر، کودک هفت ساله ایلامی پیش از این قرار بود که وزنه ۷۰ کیلویی را لیفت بکشد، پرچم قرمز گرفت و تاکنون در جهان کسی نتوانسته رکوردی مشابه و یا کمتر و بیشتر از کیان را بزند.
با توجه به اینکه کیان ورزش سنگینی را دنبال میکند، نگران سلامتی فرزندتان نبودید؟
پدر کیان: ترس از آسیب دیدن را که داشتیم، منتها وقتی با کارشناسان و ورزشکاران این جوزه صحبت کردم، همگی بیان کردند که اگر ورزش اصولی انجام شود و تکنیکها رعایت شود، هیچگونه مشکلی پیش نمیآید.
برای اطمینان از وضعیت سلامتی کیان، تستهای زیادی برای چک کردن بدنش گرفته شد و خوشبختانه مشکلی برای ادامه دادن پر قدرت ورزش نداشته و ندارد.
برای تقویت و پرورش استعداد کیان چه کارهایی را انجام دادید؟ شرایط باشگاهی و ورزشی برای تمرینات کیان فراهم است؟
کیان: پدرم تا جایی که توانسته حمایتم کرده، با اینکه کشاورز است و خیلی درآمد ندارد، اما چند وزنه برایم خریده که در خانه تمرین کنم، وقتهایی که در خانه هستیم خودش مربیام میشود و حرکات کششی و گرم کردن بدن را نشانم میدهد و سعی میکند اصولی همه چی را یاد بگیرم.
پدر کیان: هر ورزشی که اصول و تکنیک آن رعایت نشود، آسیبزا و خطر جسمانی بیشتری دارد، برای همین بیشتر سعی میکنم با مشاوره گرفتن از اساتید ورزشی، خودم یک سری تکنیکها را به کیان بیاموزم.
باشگاه بزرگسالان برای سن کیان مناسب نیستند، در این فضاها اغلب مکملهای ورزشی مصرف میشود و تمرینات مختص بزرگسالان هستند، کیان نیاز به یک باشگاه خصوصی دارد که بتواند هم تغذیه درست داشته باشد و هم اصولی تمرین کند.
مهرماه امسال هم قصد دارم برای ثبت رکوردزنی تازه کیان را به تهران ببرم.
اشاره کردید که چند ماه دیگر کیان را برای رکوردزنی جدید هفت سالگی راهی تهران میکنید، با توجه به اینکه امسال فرزندتان کلاس اولی هم میشود، نگران تداخل ورزش و درس نیستید؟
پدر کیان: قصد نداریم استعداد کیان را نادیده بگیریم، با این حال به خودمان هم اجازه نمیدهیم مانع پیشرفت فرزندمان در حوزههای دیگر شویم.
کیان: من الان دوچرخهسواری میکنم و شنا، وقتهایی که پدرم سر زمین میرود، همراهش میرم، کودکی خودم را دارم و این رو مدیون پدر و مادرم هستم، مطمئنم مدرسه هم که بروم، با حمایتهاشون کمک میکنند که بتونم هم درس بخونم و هم ورزش و ادامه بدم.
برای روزهای پیشرو چه برنامهای دارید و اینکه رویای ورزشی کیان قهرمانی در کدام رقابت ورزشی است؟
پدر کیان: قصد دارم هشت ساله که شد، تمرینات وزنهبرداری را شروع کند و به شکل حرفهای این ورزش را ادامه دهد.
من کشاورزم و پولی ندارم که باشگاه خصوصی برای بچهام بزنم، در حال حاضر مستاجرم و هزینه زندگی را به زور میدهم، تاکنون هر هزینهای هم که برای کیان شده، از جیب خودم بوده است.
کیان یک اعجوبه است و به نظر کارشناسان آینده درخشانی دارد و با همه این شایستگی باید باشگاه اختصاصی داشته باشد و امیدوارم حامی خوب و شایستهای برایش پیدا شود.
کیان: دوست دارم روزی قهرمان المپیک بشم و رکورد رضازاده رو بشکنم.
اسپانسری تا کنون برای حمایت از کیان اعلام آمادگی کرده است؟
پدر کیان: سال گذشته شرکتی از مشهد برای تبلیغات قصد حمایت از کیان را داشت که قبول نکردم، توانایی فرزندم بیشتر از این است که صرفا در راستای تبلیغات مورد استفاده قرار بگیرد.
الگوی ورزشی کیان کیست؟
کیان: مهدی و مهراب فاطمی را خیلی دوست دارم و الگویم مهدی فاطمی است.
و حرف آخر خانواده رشیدی.
اشتهای کیان برای وزنه زدن خیلی بالاست و پدیدهای در عصر خودش محسوب میشود، با این وجود قویترین کودک جهان از نبود حامی مالی برای پرورش استعداد و ادامه تمرینات تخصصی محروم بوده و نیازمند حمایت است.