روزنامه شرق نوشت: ناهید کیانی تکواندوکای مطرح ایرانی قید حضور در تیم ملی ایران را زده است. او که یکی از بختهای اصلی کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۴ پاریس محسوب میشود این روزها درگیر حواشیای شده که ناخواسته نامش را در رسانهها سر زبانها انداخته است. اینکه چه شده که ناهید تصمیم گرفته بدون سروصدا قید حضور در خانه تکواندو را بزند و بیخیال آمادهسازی به همراه تیم ملی برای رقابتهای جمهوری آذربایجان شود، یکی از آن دست مباحثی است که حرف و حدیث دربارهاش زیاد است. البته نشانههای روشنی وجود دارد که او این روزها به شدت از دست کادر فنی و رئیس فدراسیون تکواندو یعنی هادی ساعی شاکی است. برای بررسی بیشتر این موضوع باید به مسابقات جهانی که یکی، دو ماه قبل در مکزیک برگزار شد، برگشت. ناهید کیانی، یکی از سرشناسهای تکواندوی ایران، در آن مسابقات مثل سایر نفرات اعزامی نتایج خوبی نگرفت. عنوان شده که در حاشیه همان رقابتها هادی ساعدی و مهروز ساعی، خواهر رئیس فدراسیون و کمکمربی تیم تکواندوی زنان، برخورد تندی با ناهید کیانی انجام میدهند.
این برخورد برخلاف آنچه رسانهها ادعا کردهاند که حتی سیلی به ناهید کیانی زده شده، نیست بلکه ظاهرا بگومگوی جدی بین طرفین صورت گرفته است؛ اما بعد از آن اتفاق جدیدتری رخ میدهد و ناهید کیانی از ندا زارع، مربی همیشگیاش و یکی از کمکهای مینو مداح، سرمربی تیم ملی تکواندوی ایران دفاع میکند. او در اختلافنظرهای موجود در کادر فنی طرف ندا زارع را میگیرد که این مورد چندان به مذاق بقیه خوش نمیآید. اینطور میشود که در ادعای اولیه، طرفداری از ندا زارع، باعث شکلگیری اختلاف بین ناهید و کادر فنی کنونی تیم ملی میشود.
باو جود این، این جریان به همینجا ختم نمیشود و رئیس فدراسیون و کادر فنی تیم زنان در تصمیمی بحثبرانگیز به این نتیجه میرسند که اسم ناهید کیانی را از حضور در رقابتهای گرندپری ریاض که قرار بود بین شانسهای اصلی المپیک برگزار شود خط بزنند. اینجا روایتها دوباره متغیر است. عدهای آن را پای تسویهحساب شخصی کادر فنی با ناهید کیانی میگذارند و عدهای دیگر، فعالیت در فضای مجازی را باعث حذف ناهید از این رقابتها عنوان کردهاند.
از سوی دیگر، مسئولان فدراسیون تکواندو هم در صحبتهایی که در این زمینه داشتهاند دلیل خطزدن ناهید کیانی را بدون اشاره به جزئیات به مسائل انضباطی ربط داده و گفتهاند با وجود صحبتهای مکرر، او همچنان کار خودش را کرده و چندان به تذکراتی که در این بین داده شده توجهی نکرده است. در کنار این موارد باید به یک موضوع حساس دیگر هم اشاره شود؛ اینکه ندا زارع، مربی اصلی ناهید کیانی، بعد از رقابتهای مکزیک قید تیم ملی را زده و عنوان کرده میخواهد به آمریکا برود. این یکی زنگ خطر جدیتری است که به نظر میرسد بیارتباط با تصمیمات اخیر و جدیدی که ناهید کیانی گرفته نباشد. در واقع با رفتاری که فدراسیون تکواندو با ناهید کیانی داشته به نظر میرسد این تکواندوکای سرشناس هم رفته رفته به فکر مهاجرت از ایران باشد. شاید او شبیه به کاری که پیشتر راحله آسمانی انجام داد و با خروج از ایران راهی بلژیک شد و نهایتا برای همین کشور مسابقه داد، قصد جدیدی داشته باشد. یا اینکه او هم مثل دوست قدیمیاش کیمیا علیزاده که برای سفر به آلمان رفت و نهایتا پناهنده آنجا شد، به مهاجرت فکر کند. مشخص است که اگر یک درصد چنین اتفاقی رخ دهد لطمه بیشمارش را تیم ملی و کاروان ورزش ایران میخورد که بعد از دختر تاریخسازی همچون کیمیا، اینبار هم یک چهره سرشناس دیگر یعنی ناهید کیانی را که بخت زیادی برای کسب سهمیه و موفقیت در المپیک پاریس دارد، از دست میدهد. تمامی این اتفاقات در شرایطی رقم میخورد که فدراسیون تکواندو و در رأس آن، هادی ساعی، همچنان حاضر به پذیرش نقش و شاید اشتباهشان درباره ناهید کیانی نیستند.
رئیس فدراسیون تکواندو به وضوح ضعف کادر فنی در تیم ملی مردان و زنان ایران را نمیبیند و از تصمیمش برای کنارگذاشتن ناهید کیانی از تیم ملی ایران دفاع میکند. او در صحبتهایی که همین روز گذشته آنا منتشر کرده درباره ناهید کیانی گفته است: «از این صحبتها و حاشیههایی که برای تکواندو ایجاد میکنند واقعا متعجبم. من قبلا هم گفتم ناهید کیانی چندین مورد بیانضباطی داشته و به او تذکر دادم. من به عنوان رئیس فدراسیون زمانی که ورزشکارم اشتباه میکند باید تذکر بدهم و مراقب او باشم. کیانی در جهانی مسابقه داد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. از اواخر سال گذشته که به فدراسیون تکواندو آمدم، کیانی در چندین تورنمنت از جمله جام ریاست فدراسیون جهانی، مسابقات آسیایی، بازیهای کشورهای اسلامی، تورنمنت لبنان، مسابقات پاریس و چند مسابقه دیگر و آخرین مسابقه هم مسابقات جهانی مکزیک شرکت کرده بود. او در فاصله ۹ ماه در هشت مسابقه شرکت کرده بود. بعد از مسابقات پاریس او دچار افت شد و در جهانی هم عملکرد خوبی نداشت؛ وقتی یک ورزشکار در مدتزمان کوتاه در چندین مسابقه پشت سر هم شرکت میکند نیاز به استراحت دارد. من نمیدانم چرا این صحبتها را مطرح میکنند؟ از لحاظ علمی یک ورزشکار در سال دو بار میتواند به اوج آمادگی صددرصد برسد. در برخی تورنمنتها که کسب امتیاز آن برای ما مهم است؛ نیاز نیست ورزشکار در اوج آمادگی باشد، اما وقتی یک ورزشکار ۹ ماه در کوران مسابقه است نیاز به استراحت دارد. او از مسابقات جهانی برگشت و دو هفته بعد قرار بود در مسابقه سنگینتر از جهانی که فینال گرندپری است شرکت کند، ما تشخیص دادیم او به این مسابقات نرود بهتر است. اگر من به ورزشکارم تذکر میدهم، برای بهترشدن اوضاع است وگرنه قرار نیست خودزنی کنم. در مسابقات جهانی چندین مورد بیانضباطی از کیانی دیدم و به او تذکر دادم. تکواندوکاران کمسنوسال هم به تکواندوکاران باتجربه نگاه میکنند و از آنها الگو میگیرند، بنابراین من بهعنوان رئیس فدراسیون وظیفه دارم از تیمم حمایت کنم و اجازه ندهم حاشیه ایجاد شود. من سه بار به ناهید کیانی در مسابقات جهانی تذکر دادم. اما این موضوع با عدم اعزام او به فینال گرندپری ریاض ارتباط ندارد. من به خودم اجازه نمیدهم در امور شخصی ورزشکارانم دخالت کنم؛ اما زمانی که ورزشکار بیانضباطی کند و نظم تیمی را به هم بریزد نمیتوانم نادیده بگیرم، ولی این مسائل هیچ ارتباطی با اعزام او ندارد. ما تکواندوکاران جوانی در تیم ملی داریم که همه به باتجربهها نگاه میکنند و از آنها الگو میگیرند؛ بنابراین باید همه قوانین و مقررات را رعایت کنند. کیانی نیاز به استراحت داشت چون در ۹ ماه گذشته تقریبا هر ماه به یک مسابقه اعزام شده است».
این برای اولینبار نیست که اسم ناهید کیانی در رسانهها اینقدر زیاد مطرح میشود؛ پیشتر و در جریان بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو بود که او بعد از مسابقه با کیمیا علیزاده که با پرچم پناهندگان در بازیها شرکت کرده بود، شکست خورد و از گردونه بازیها کنار رفت. کیانی بعد از المپیک، از بیتوجهی و فشار زیادی که بر او برای مسابقه با دوست صمیمیاش وارد شده بود گلایه کرد. البته متنی که او آن زمان در اینستاگرام نوشت حسابی مورد توجه قرار گرفت: «سلام بر مردم سرزمینم
من ناهید هستم دختری که سالهاست برای برافراشتن پرچم کشورم تلاش کردهام و روزهای زیادی از دوران ورزشیام با رژیمگرفتنهای سخت و طاقتفرسا گذشته (علیرغم میل خانوادهام که این را دشمن سلامتیام میدانستند)، سالهاست عدد ۲۰۲۰ در اکثر پسوردهای مورد نیازم جا خوش کرده بود تا فراموش نکنم که باید روزی خودم را در کجا ببینم. آنقدر دویدم، آنقدر جنگیدم تا شد، تا رسیدم به ۲۰۲۰ای که حالا ۲۰۲۱ شده بود، رسیدم به جایی که باید تمام قدرتم را میفرستادم به پاهایم تا بتوانم با دستی قدرتمند پرچم ایرانم را بلند کنم، ایران همان تمدن چند هزار ساله که من دختری از آب و خاکش هستم، دختری از جنس مردم عادی همین آب و خاک، دختری که ورزش را انتخاب کرد با تمام سختیهایش، با تمام بایدها و نبایدهایش.
من آموختهام که رسالت ورزش صلح است، خواندهام که جنگ جهانی با تمام بزرگیاش یک روز برای برگزاری یک مسابقه فوتبال زانو زد و از حرکت ایستاد تا پرچم ورزش و صلح بلندتر از تمامی پرچمهای جهان برافراشته شود. این بود قدرت ورزش در ذهن من.
من نمیدانستم که روزی در بزرگترین آوردگاه زندگیام در نقطهای که سالها برای رسیدن به آن تلاش کرده بودم قرار است مقابل هموطنم بایستم، مقابل دوستی که بخشی از خاطرات دوران ورزشی من است.
من چه باید میکردم؟ سیاست در مقابلمان قد علم کرده بود، نمیدانم چه بر سر جهان آمده که زور ورزش به سیاست نرسید و پرچم المپیک تنها به نمادی بیتوجه تبدیل شده که شعار صلح سر میدهد.
تمام این چند روز زندگیام با بهت گذشت…
مردم سرزمینم من از جنس خود شما هستم، از جنس مردم عادی، از جنس دردهای حقیقی، ببخشید اگر نتوانستم تمام خود باشم، نتوانستم در میان درد بیآبی، درد خشکسالی شادی کوچکی به شما هدیه بدهم، ببخشید اگر رویارویی من با هموطنم دل شما را آزرد، بازنده حقیقی بازی من و کیمیا «المپیک» بود، آری المپیک رویدادی که تمامی بزرگیش به فریاد صلحش است، المپیک ۲۰۲۱ با تمام خوب و بدش تمام میشود و من میمانم و المپیک که بزرگیش در ذهنیتم افول کرده است المپیک کرونازده بدون صلح».